شخصیت محرم راز (INFJ) از گروه شخصیتی سیاستمداران
هر کسی باید تصمیم بگیرد که آیا میخواهد در راه روشن بشردوستی گام بردارد یا در تاریکی ویرانگر خودخواهی.
مارتین لوترکینگ
اشخاص INFJ کمتر از یک درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهند. به عنوان یک دیپلمات (NF) آنها به طور ذاتی حس آرمانگرایی و اخلاقگرایی را دارند اما چیزی که آنها را متفاوت میکند همراه شدن صفت (J) است. INFJها خیالپرداز نیستند اما میتوانند تاثیر مثبت و پایداری ایجاد کنند. آنها به عنوان هدف زندگیشان تمایل به کمک کردن به دیگران را دارند و هنگامی که به فعالیتهای امدادی و امور خیریه ملحق میشوند، شور و شوق حقیقی آنها برای رسیدن به قلب مساله، یعنی بینیازی کامل مردم از نجات یافتن است.
کمکم کن، کمکت میکنم!
در واقع آنها ترکیب بسیار خاصی از رفتار را دارند: بسیار نرم و لطیف صحبت میکنند، عقاید بسیار محکمی دارند و برای عقیدهای که به آن باور دارند میجنگند. بسیار قاطع و با اراده اند اما به ندرت از این نیرو برای اهداف شخصی استفاده میکنند. از خلاقیت، خیالپردازی، عقاید و احساسات خود نه برای ایجاد مزیت بلکه برای ایجاد تعادل استفاده میکنند. مساواتخواهی و سرنوشت (کارما) برایشان بسیار جذاب است و باور دارند که هیچ چیزی بیشتر از عشق ورزیدن و دلسوزی کردن نمیتواند به دنیا در نرم کردن دل ستمگران کمک کند.
این اشخاص به راحتی با دیگران ارتباط برقرار میکنند و استعداد صحبت کردن به گرمی با کلامی احساسی، دلپسند، بشردوستانه و درعین حال منطقی و در راستای واقعیات را دارند. این ممکن است باعث شود که دوستان و همکلاسیهایشان فکر کنند آنها کمی برونگرا هستند. اما دوستانشان باید به یاد بیاورند که اشخاص INFJ در زمانهایی نیاز به تنهایی دارند تا از فشار روحی، روانی و کار خارج و دوباره بانشاط شوند، پس هنگامی که یک INFJ ناگهان کنار میکشد زیاد نگران نشوید! آنها به احساسات بقیه بسیار اهمیت میدهند و انتظار دارند تا این لطفشان جبران شود مثلا به آنها چند روزی فضایی را که نیاز دارند بدهید.
زنده ماندن برای یک روز دیگر جنگیدن
واقعا مهم است اشخاص INFJ به خودشان اهمیت دهند. به راستی اشتیاق آنها نسبت به عقایدشان میتواند نقطه ضعفیشان باشد. اگر تعصبشان زیاد شود به ویژه هنگامی که مورد انتقاد شدید قرار میگیرند آنها را خسته، ناسالم و دچار تشویش میکند. احساساتشان آنها را وادار میکند تا هر کاری را برای طفره رفتن از این حملات انجام دهند، اما زمانی که موقعیت غیر قابل گریز باشد آنها به شکلی غیر منطقی و بینتیجه شروع به مبارزه میکنند.
برای آنها دنیا جایی پر از بیعدالتی است که لزوما نباید این گونه باشد. آنها بیشتر از هر نوع شخصیتی دیگر میتوانند جنبشی برای اصلاحات، فارغ از بزرگی و کوچکی مشکلات تشکیل دهند. فقط باید بدانند هنگامی که سرگرم مراقبت و توجه به دنیا هستند نیاز است کمی هم مراقب خودشان باشند!