خبرگزاری ایرنا-: «منع استخدام زیر ۱۸ سالهها و زنان در مشاغل سخت و زیان آور»، «ابرِ ایدهها را بارور کنیم تا ثروت ببارد»، «ورود بیفرهنگها به این برج ممنوع!» و «به شوق فرهنگ ایرانی؛ از تعزیه تا زبان فارسی» از مهم ترین موضوع های اختصاصی روزنامه ایران درشماره یکشنبه ۲۸ آذر است.
به گفته معاون فنی و درآمد سازمان تامین اجتماعی در همایش بررسی و تحلیل اجرای قانون مشاغل سخت و زیان آور در شیراز آمارها از زمان تصویب قانون مشاغل سخت و زیانآور در سال ۱۳۸۰ که با هدف حفظ و صیانت از نیروی کار و اشتغالزایی و کاهش نرخ بیکاری انجام گرفت تا پایان سال ۹۳ بیش از ۲۴۲ هزار نفر از کارگران مشمول این قانون با استفاده از سنوات ارفاقی پیش از موعد بازنشسته شدهاند و میانگین دوره زمانی دریافت مستمری این افراد تقریباً دو برابر بازنشستگان عادی است.
محمد حسن زدا معاون فنی و درآمد سازمان تامین اجتماعی در گفت وگو با روزنامه «ایران»، در این باره میگوید: براساس ماده ۷۵ قانون کار گماردن زنان به مشاغل سخت و زیان آور ممنوع است اما در حال حاضر به این مساله از سوی برخی از کارفرمایان توجهی نمیشود که این بیتوجهیها هزینههایی را برای سازمان تامین اجتماعی به دنبال دارد. وی میافزاید: گزارشی که در این زمینه تهیه شده، نشان میدهد تعداد زنانی که براساس اشتغال در مشاغل سخت و زیان آور و تا پایان سال ۹۴ بازنشسته شدهاند بیش از ۳۵۸۴ نفر است این در حالی است اگر کارفرمایان قانون کار را به درستی اجرا میکردند نباید از بانوان در این گونه مشاغل استفاده میکردند. وی میگوید: متاسفانه نقض قانون کار فقط به بانوان ختم نمیشود بلکه این مساله در خصوص افراد ۱۸ سال هم صدق میکند زیرا طبق ماده ۸۳ قانون کار نیز به کار گرفتن افراد نوجوان بین ۱۵ تا ۱۸ سال به مشاغل سخت و زیان آور ممنوع است اما باز هم شاهدیم که برخی از کارفرمایان به این مهم توجه ندارند و این کارگران کم سن و سال را دوباره به کار می گیرند و آخرین آمارها بیانگرآن است که تعداد افراد زیر ۳۸ سال که تا پایان سال گذشته بر اساس این قانون بازنشسته شدهاند ۳۳۹۵ نفر است و این بدان معناست که افراد مذکور در زمان اشتغال به کارهای سخت و زیان آور کمتر از ۱۸ سال سن داشته اند.
** ابرِ ایدهها را بارور کنیم تا ثروت ببارد
امسال هفته پژوهش با برگزاری رویدادهای علمی، پژوهشی و استارتآپی متنوع، داغ و پرانرژی به کار خود پایان داد تا برگی نو در تاریخ کارآفرینی کشور باشد. چند سالی است، تمام نقش آفرینان عرصه پژوهش و علم، اهمیت کارآفرینی و تولید ثروت و ارزش از دانش را دریافتهاند و این درک و دریافتها را در اختیار تصمیم سازان کلان قرار دادهاند تا آرام آرام رویدادهای علمی رنگ «کار» بگیرند و از سکوت کتابخانهها به بازار پرهیاهو پا بگذارند. یکی از همین رویدادها دومین جشنواره ملی «شتاب» - شناسایی و توانمندسازی ایدههای برگزیده - بود که به همت پارک علم و فناوری یزد همزمان با هفته پژوهش در دانشگاه شهید بهشتی تهران برگزار شد.
بانیان هدف از برگزاری جشنواره را ایجاد فضایی برای رقابت سالم و سازنده در بین جوانان خلاق و ایده پرداز و مهمتر از همه فرهنگسازی و ترویج خلاقیت، نوآوری و ایدهپردازی در میان مخاطبان پرشمار این جشنواره بیان کردند. ایدههای دریافتی پس از عملیات غربالگری، در سطح استانی داوری و ارزیابی شدند در مرحله بعد ایدههای برتر و برگزیده برای رقابت ملی و نهایی به تهران دعوت شدند و ۳۰ ایده برتر از میان ۲۰۰ طرح برگزیده به مرحله نهایی این رویداد راه یافتند و پس از داوری نهایی ۱۰ ایده بهعنوان برگزیده معرفی شدند.
داریوش پورسراجیان رئیس پارک علم و فناوری یزد در گفت و گو با روزنامه ایران گفت: چند کلیدواژه که باید تعریف آنها را بدانیم عبارتند از ایده: یک مفهوم یا یک اثر ذهنی است یا به عبارت دیگر سادهترین راه حلی است که انسان در برابر یک مساله یا نیاز به آن فکر میکند. اختراع: تحقق یک ایده جدید که ممکن است خلق یک محصول، خدمت یا فرآیند جدید باشد اختراع نام میگیرد و نوآوری: معرفی موفق محصول، فرآیند یا خدمت تحقق یافته به بازار است.
جشنواره شتاب اما به شناسایی ایدهها اختصاص دارد و هدف آن فرهنگسازی برای جریان ایدهپردازی و تامین خوراک ورودی مراکز رشد است که وظیفه حمایت از ایدههای قابل تجاریسازی را دارند بنابراین جشنواره به شکل متمرکز فرصتی ایجاد میکند که بانک اطلاعاتی گستردهای از ایدهها تشکیل شود و به نسبت جغرافیا، هر ایده در اختیار مراکز مربوطه قرار گیرد.
** ورود بیفرهنگها به این برج ممنوع!
روزنامه ایران گزارش می دهد: «برجهایمان را فقط به فوق لیسانس به بالا میفروشیم، البته مشاوره روانی و ارزیابی کارشناس ساختمان هم هست. اگر در این مشاوره قبول شدید در خدمت تان هستیم. این برج محل زندگی با فرهنگهاست!» اینها حرفهای مشاور املاک است درباره فروش واحدهای برج معروفی در سعادت آباد تهران.
- مگر برج شما چه ویژگیهایی دارید؟ من و همسرم هر دو لیسانس داریم. براساس چه معیاری آدمها را گزینش میکنید؟ یعنی فقط فوق لیسانس به بالاها با فرهنگ هستنند؟
- آقا! همسایهها شرط گذاشتهاند، بیشترشان باکلاسند، میخواهند ساختمانشان یکدست باشد. حقشان است، نیست؟ خیلیهایشان تا ۱۰ میلیارد برای این واحدها پول دادهاند، شما که واحد ۸۰ متری میخواهید باید خودتان را کمی با معیارهای آنها هماهنگ کنید.
این گفتوگو میان مشتری و بنگاهدار، تنها شرط های خرید یا اجاره خانه در برخی برجهای معروف مناطق شمالی تهران نیست، انگار این روزها ویژگیهای ظاهری، عقیدتی و شغلی هم معیار انتخاب مشتری واحدهای گرانقیمت شده. اما اصلاً مبنای یکدست شدن فرهنگ و سطح زندگی برجها چیست؟ همان فرهنگ آپارتمان نشینی یا یک فرهنگ من در آوردی جدید وعجیب و غریب مبتنی بر معیارهای جامعه سرمایه داری یا بهتر بگویم نوکیسگی؟
برای اینکه بیشتر از این شرط ها سر دربیاورید، بهتر است بنشینید پای حرف های یک برج ساز یا مشاور املاک در منطقه سعادت آباد تهران و ...
مشاور املاک در سعادت آباد تهران
بلوز چهارخانه پوشیده با عینک دورمشکی. با ابهت تکیه زده به صندلی پشت چرمی بلندش. بیشتر شبیه پروفسورهاست تا مشاور املاک. همه برج سازهای معروف منطقه را به قول خودش مثل کف دست میشناسد.
- شما هم برای فروش برجهایتان شرط مدرک تحصیلی و مشاوره دارید؟
- نه؟ مگرمیخواهیم دانشگاه راه بیندازیم؟ کسی که برای شما از این شرط ها گذاشته، سنگ قلابتان کرده یا به قول ما قلاب سنگ. من خودم درهمان برج واحد فروختهام. البته همه برجها شرایطی دارند؛ خانم! بپذیرید بالاخره کسی که خانه دو سه میلیاردی یا ۱۰ میلیاردی میخرد سطح زندگی و فرهنگش با کسی که واحد ۴۰۰ میلیونی دارد یکسان نیست.
** به شوق فرهنگ ایرانی؛ از تعزیه تا زبان فارسی
شیفته تئاتر بود، از همان روزهای نوجوانی اما نتوانست آن را در دانشگاه، علمی و عملی تجربه کند. ناگزیر رو به سوی ادبیات نهاد و البته در آنجا هم از محضر بزرگانی چون ذبیحالله صفا و محمدجعفر محجوب بهره یاب شد. سفر به بیروت و گشت در جهان عربی، او را از بازگشت به ایران منصرف و به سوی پاریس رهنمون ساخت تا دیدار با رفقای فرنگ نشین تازه شود اما سر از سوربن درآورد و تحصیل در رشته تئاتر؛ همانی که در وطن، امکانی برایش مهیا نشد. درباره تعزیه تدقیق و تحقیق کرد و بررسی نشانه شناسانه آن، محور پایاننامه دکترایش شد. آنچه در ادامه میخوانید، گفت و گو با دکترحسین اسماعیلی است که درحاشیه رونمایی از کتاب « حماسه قرآن حبشی» اواخر آبان در تهران صورت گرفت.
در چه فضایی متولد شدید و رشد کردید؟ از این جهت این پرسش را مطرح میکنم که چقدر فضای کودکی، نوجوانی و حتی جوانی، در جهتگیری آینده شما اثر داشته است؟
بسیار زیاد. من در سال ۱۳۲۳ در یک خانواده سنتی در تهران (تجریش) متولد شدم و شانس این را داشتم که در کودکی قصه خوان پدربزرگ باشم؛ شبهای طولانی زمستانهای سردِ تجریش، آن زمان که بسیار برف میآمد و مثل الآن نبود، ما زیر کرسی مینشستیم و شبها قصه میخواندیم که من مثلاً رستمنامه، مختارنامه، حمزهنامه و خاورنامه را میخواندم. البته پدر من که تُرک زبان بود، از زنجان آمده، در شمیران مستقر شده و با مادرم ازدواج کرده بود، یکی از عاشقان سینه چاک شاهنامه بود و یک شاهنامه قدیمی داشت. او مینشست و شاهنامه میخواند که بعضی چیزهایش را نمیفهمیدیم و او برایمان توضیح میداد. چه سالی از پایاننامه دکتری دفاع کردید؟
۱۹۸۲ (۱۳۶۴). البته استادان دیگری هم بودند که شان علمی بالایی داشتند. اما من پایان نامه مختصرم را دادم و او پسندید و قرار شد موضوع را بسط دهیم و روی فضا و شیء در تعزیه بیاوریم. البته برنامه در ابتدا خیلی وسیع بود یعنی تمام بخشهای تعزیه را دربرمیگرفت. برنامه ابتدایی که من با نظارت او ریخته بودم ۱۰فصل داشت که تمام وجوه تعزیه را از دیدگاه نشانه شناسی که من به فــارسی «نـمـون شنـاسـی» میگویــم، بررسی میکردیم. ولی وقتی کار پیش رفت و فقط شیء و فضا، هرکدام یک جلد شدند، استاد گفت کافی است. دکتری را گذراندم.
برای مشاهده اخبار اشتغال بانوان اینجا کلیک کنید
برای مشاهده آخرین اخبار مشاغل سخت و زیان آور اینجا کلیک نمایید