سوالات مصاحبه آزمون استخدامی آموزش و پرورش سری دهم

۵ نظر

سوالات مصاحبه و تجربیات آزمون استخدامی آموزش و پرورش

سری دهم

 

در این صفحه تجربیات کاربران شرکت کننده در مرحله مصاحبه آموزش و پرورش قرار گرفته است. اگر به دنبال آشنایی با سوالات مصاحبه آزمون استخدامی آموزش و پرورش و شناخت زیر و بم مرحله گزینش استخدام وزارت آموزش و پرورش هستید بر روی کلید زیر کلیک کنید. در غیر این صورت می‌توانید تجارب کاربران سایت از مصاحبه‌های ادوار پیشین آموزش و پرورش را در این صفحه بخوانید.

صفحه اصلی مصاحبه آموزش و پرورش

 

 

برای آشنایی با بسته ارزیابی تکمیلی کلیک کنید

 

 


رضا
تجربه مصاحبه: یک قدم وارد اتاق شدم اجازه گرفتم سلام و احوالپرسی کردم خوب اتاق را نگاه کردم تابلو را نگاه کردم جای ماجیک را نگاه کردم گفتن بشین.. سه اقا و یک خانم.. و یک نفر هم که گویا از دوستان شون بود گوشه دیگه اتاق نشسته بود. یکی شون که فقط سوال مذهبی می پرسید گفت خودتو معرفی کن به همراه کد ملی و مختصری از مدارک تحصیلی پیشین.. اخرش گفت خوب کارشناسی چی؟ گفتم زبان و اد.... گفت قران کریم را بردار بوسیدم و گفت هر صفحه دوست داری بخون تا باز کردم گفت همین صفحه را بخون.. دیدم ابتدای سوره حم بود تقریبا نصف صفحه که رسیدم گفت کافیه... می دونی حروف مقطعه چیه؟ گفتم تفاسیر زیادی داره یکیش رمز میان خدا و رسول.. چن ثانیه مکث کردم گفت یک مورد خوبی گفتی و کافیه.. گفت چرا نمیگه هفت زمین ولی میگه هفت آسمان... گفتم اشاره به ایه سبع سماوات و الارض.. که قرآن کریم اشاره به آسمان های هفتگانه میکنه. گفت آسمانی که ما می بینیم آسمان چندمه... گفتم طبیعتا باید اول باشه ولی سررشته ای ندارم و مکث.. استاد ادبیات گفت این کتاب را بگیر و شعر را بخون سه بیت خوندم گفتن بلندتر بخون و برو بچسب به دیوار ته کلاس و بعد بخون... رفتم نزدیک دیوار و گفتن چن ثانیه ادامه شو توی ذهنت مرور کن.. بعد دیدم فردی که اضافه بود شروع کرد با گوشی ازشون عکس گرفتن. منم سریع شعر را مرور کردم و گاهی نگاه شون می کردم و سریع دوباره به شعر مشغول میشدم تا ی موقع نگن کنترلش ضعیفه... بعد که عکس یادگاری شون تموم شد گفتن ادامه بده. رسیدم به واژه رشک گفت معنی گفتم حسد... گفت بیت آخر خاقانی چه صنعتی به کار رفته گفتم تخلص.. گفت نثر زیرش را بخون 


چهار خط نوشته بود درختی بود و موشی لانه کردندی ... و ... من شمرده خوندم تا اگه مفهومش را پرسید بتونم دست و پا شکسته چیزی بگم... گفت از چه کتابیه گفتم مختصات دستوری سبک خراسانی را داره گفت چ کتابیه کتاب داستانی معروفیم است. گفتم کلیه و دمنه که نیست گفت اتفاقا کلیه و دمنه اس.. گفت حالا از کیه گفتم نصرالله منشی.. گفت آیا از اول فارسی دری بوده گفتم نه از سانکسریت در زمان سامانیان به دستور منصور بن نوح ترجمه شده. گفت مطمئنی! سریع فهمیدم و گفتم ببخشید ساسانیان و برزویه طبیب ترجمه کرده گفت به دستور کی و خودش گفت بزرگمهر... روانشناس گفت دلیل انتخاب معلمی چیه؟ سریع خانم گفت فقط دیگه از علاقه نگو که صبح تا الان حالم دیگه داره خراب میشه.. لبخند زدم گفتم منم اخرش به همین برمیگرده ولی جور دیگه بیان میکنم


قسمت اول: یک قدم وارد اتاق شدم اجازه گرفتم سلام و احوالپرسی کردم خوب اتاق را نگاه کردم تابلو را نگاه کردم جای ماجیک را نگاه کردم گفتن بشین.. سه اقا و یک خانم.. و یک نفر هم که گویا از دوستان شون بود گوشه دیگه اتاق نشسته بود. یکی شون که فقط سوال مذهبی می پرسید گفت خودتو معرفی کن به همراه کد ملی و مختصری از مدارک تحصیلی پیشین.. اخرش گفت خوب کارشناسی چی؟ گفتم زبان و اد.... گفت قران کریم را بردار بوسیدم و گفت هر صفحه دوست داری بخون تا باز کردم گفت همین صفحه را بخون..


قسمت دوم: دیدم ابتدای سوره حم بود تقریبا نصف صفحه که رسیدم گفت کافیه... می دونی حروف مقطعه چیه؟ گفتم تفاسیر زیادی داره یکیش رمز میان خدا و رسول.. چن ثانیه مکث کردم گفت یک مورد خوبی گفتی و کافیه.. گفت چرا نمیگه هفت زمین ولی میگه هفت آسمان... گفتم اشاره به ایه سبع سماوات و الارض.. که قرآن کریم اشاره به آسمان های هفتگانه میکنه. گفت آسمانی که ما می بینیم آسمان چندمه... گفتم طبیعتا باید اول باشه ولی سررشته ای ندارم و مکث..

قسمت سوم: استاد ادبیات گفت این کتاب را بگیر و شعر را بخون سه بیت خوندم گفتن بلندتر بخون و برو بچسب به دیوار ته کلاس و بعد بخون... رفتم نزدیک دیوار و گفتن چن ثانیه ادامه شو توی ذهنت مرور کن.. بعد دیدم فردی که اضافه بود شروع کرد با گوشی ازشون عکس گرفتن. منم سریع شعر را مرور کردم و گاهی نگاه شون می کردم و سریع دوباره به شعر مشغول میشدم تا ی موقع نگن کنترلش ضعیفه... بعد که عکس یادگاری شون تموم شد گفتن ادامه بده. رسیدم به واژه رشک گفت معنی گفتم حسد... گفت بیت آخر خاقانی چه صنعتی به کار رفته گفتم تخلص.. گفت نثر زیرش را بخون


قسمت چهارم: چهار خط نوشته بود درختی بود و موشی لانه کردندی ... و ... من شمرده خوندم تا اگه مفهومش را پرسید بتونم دست و پا شکسته چیزی بگم... گفت از چه کتابیه گفتم مختصات دستوری سبک خراسانی را داره گفت چ کتابیه کتاب داستانی معروفیم است. گفتم کلیه و دمنه که نیست گفت اتفاقا کلیه و دمنه اس.. گفت حالا از کیه گفتم نصرالله منشی.. گفت آیا از اول فارسی دری بوده گفتم نه از سانکسریت در زمان سامانیان به دستور منصور بن نوح ترجمه شده. گفت مطمئنی! سریع فهمیدم و گفتم ببخشید ساسانیان و برزویه طبیب ترجمه کرده گفت به دستور کی و خودش گفت بزرگمهر...


قسمت پنجم: روانشناس گفت دلیل انتخاب معلمی چیه؟ سریع خانم گفت فقط دیگه از علاقه نگو که صبح تا الان حالم دیگه داره خراب میشه.. لبخند زدم گفتم منم اخرش به همین برمیگرده ولی جور دیگه بیان میکنم. گفتم معلمی باعث میشه خودت هم رشد کنی و صادقانه بگم جایگاه اجتماعی خوبی داره شغل انبیاست و از دوران ابتدایی برای معلم هام ارزش خاصی قائل بودم و میگن که اگه دری را اصرار کنی بالاخره به روت باز میشه.. روانشناس گفت شغل انبیا نجاری و چوپانی و این چیزا بوده معلم که نبودند گفتم ازین نظر میگم که راه سعادت و خوشبختی بشر را تعلیم می دادند.. خانم گفت خوب منم به پزشکی علاقه داشتم چرا در باز نشد؟ منم سریع جمله خانم بهار به ذهنم رسید گفتم زندگی عرصه تلاش و لیاقت است خانمه گفت پس من بی لیاقت بودم گفتم جسارت نکردم منظورم اینه افرادی را میشناسم که به خاطر علاقه چهار پنج سال پشت کنکور موندن تا بالاخره پزشکی قبول شدند شما اگر روی علاقه تون ثبات بیشتری داشتید قطعا قبول میشدین. گفتن برو تدریس... و هدف شون تدریس نبود فقط شلوغ کردند تا واکنش من را ببینید.. روانشناس گفت ببین ما شاگردان تو هستیم فراموش کن اتاق مصاحبه را... گفتم به نام خدا... نوشتم تشبیه: ذهنم قفل کرده بود تا بعد کلی مکث جمله ای بهتر ازین پیدا نکردم
تو مثل ماه هستی...
یکباره دیدم یک کتاب از روی میز افتاد اعتنایی نکردم و دیدم خانم گفت اقا اجازه فلانی کتاب منو انداخت منم تجربه نداشتم و گفتم مشکلی نداره حواسش نبوده برو برش دار.. میز طولانی را دور زد و کتاب را برداشت اصلا نمیذاشتن من شروع کنم دو تا اقا با هم صحبت میکردند دستامو محکم به هم زدم گفتم حواس ها به من.. یکی شون گفت چشم بعد دوباره شروع کرد حرف زدن... ی نگاه تند انداختم خندش گرفت و سرش را به نشانه تایید تکان داد که دیگه صحبت نمیکنیم


قسمت ششم: بعد خانم گفت اقا میشه بجای جمله تو مثل ماه هستی بگی تو مثل مس هستی.. به شوخی گفتم میشه ولی مس جاش جای دیگس... دوباره لیوان افتاد از روی میز... دیگه نمی دونستم باید چکار کنم خانم گفت اقا فلانی لیوانم رو انداخت دیگه خودم لیوان را برداشتم روی میز گذاشتم نمی دونم کار درستی کردم یا نه.. دیدم دوباره خانم دستش را بالا برد حرکات کششی انجام میداد با تلنگر گفتم پاشو بیا جلو سریع و گفتم بشین روی صندلی دواطلب که صندلی خودم بود.. دیدم بازم صدا بالاس گفتم بچه ها اگر شما هدف ندارید شاید همکلاسی تون برای آینده هدف ها داره.. یکی شون گفت اقا ما هم پول دادیم که خوش باشیم و واقعا پشیمونم که چرا نگفتم جای بهتر ازینجا هس که پول بدی و خوش باشی.. عصبانی نشدم ولی از کاراشون خندم میگرفت خلاصه گفتن بفرما بشین و من ی نفس عمیق کشیدم ولی واقعا خودم نفهمیدم چی میخواستم درس بدم حتی به مشبه نرسیدم کلا درگیر ساکت کردن بودم که گویا موفق عمل نکردم شاید رودربایستی.. خلاصه با احترام گفتن بشین و حداقل عصبانی نشدم و چن تا حرکت مفید انجام دادم ولی گوش نمیکردن که


قسمت آخر:
اون آقای اضافه گفت دانشجویان ادبیات غالبا خط خوبی دارند این بهترین دست خط شماست؟ نگاه کردم دیدم اتفاقا قشنگ نوشتم و گفتم قطعا یکی از اهدافم اینه اگه قبول شدم حتما کلاس خوش نویسی برم. روانشناس گفت الان من تناقض می بینم گفتی علاقه داری اما چجوری مدت ها روی خطت کار نکردی یا روی صدات که کمی بتونی بلندتر صحبت کنی؟ تو که هی میگی فردا برطرف میکنم. گفتم برای تامین نیازهای ضروری زندگی درگیر کار بودم توی بیابون روزی یکی دو ساعت درس خوندم فرصت نکردم.. گفت چکار کردی واسه علاقه خوب؟ گفتم یکی اینکه کارشناسی گرفتم گفت دیگه توی هر محله ای ده نفر کارشناسی داره.. گفتم نظر شما قابل احترامه ولی برای من خیلی ارزش داشت گرفتن این مدرک.. گفت اگه داد بزنی صدات تا سر کوچه میره گفتم تا دستگرد هم میره خندیدند... خلاصه اخر کار استاد ادبیات گفت می تونی چند تا پیشوندهای هسته را نام ببری؟ گفتم صفت اشاره، شمارشی اصلی و ترتیبی با ساختار وم و صفت مبهم و ... کفت فرخی کدوم عصر بوده گفتم غزنوی... گفت با کاروان حله برفتم ز سیستان و من مصراع دوم را خودم خوندم گفت احسنت.. آرایش چیه گفتم استعاره خوشش اومد.. و گفتن تشریف ببر نمرت چند هفته دیگه داخل سامانه بارگذاری میشه تشکر کردم و گفتم روز خوبی داشته باشین... شاید چن تا سوال هم جا انداخته باشم اگه به ذهنم رسید میگم آهان گفتن در مورد ایه تطهیر یا ایه ولایت یکی شونو توضیح بده گفتم ایه تطهیر در اشاره به عصمت اهل بیت... که گفت ایه همسر پیامبر هم هست گفتم خیر... و از سند بیست سی هم پرسید که چیه و اینکه آیا می دونی در راس سازمان آموزش و پرورش و بالاترین تصمیم گیرنده در سازمان کیه توی این مایه ها که یادم نیست دقیق که منم بلد نبودم گفتم وزیر گفت منظورم کدوم مجموعه... این سوالا یادم رفت دقیق. و اینکه مراحل رشد کودک و نوجوان پانزده ساله زا چیزی می دونی؟ گفتم کودک تقلید کننده و پیرو است اما نوجوان تحلیل کننده و دنبال هویت خودشه... واینکه اگه دانش آموز صرع داشت و غش کرد چه می کنی؟ گفتم اول ارامش خودم و کلاس را حفظ میکنم بعد اشیا خطرناک را دور میکنم بعد لباسهاشو چک میکنم راه تنفسش را نبسته باشه روی پهلو قرارش میدم خانمه گفت صرع داره نه غش معمولی... میخوای با آرامش رفتار کنی؟ گفتم بسته به شرایط تصمیم میگیرم و رهاش نمیکنم و یکی از شاگردان را میفرستم مدیر را خبر کنه گفت افرین و خودش گفت در مرحله بعد به خانوادش خبر بدین و... ... بازم یادم اومد میگم تقریبا همه رو گفتم ... من احساس میکنم خوششون اومد و دیگه تلاشم را کردم نمی دونم اگر به صدام و خطم و مدیریتم گیر ندن هیچ سوالی را بی جواب نذاشتم استرسم را کنترل کردم تحلیل کردم دیگه باقیش با خدا... دوستان مصاحبه ترس نداره مشکل اینجاست که ما چنین چالش هایی را تجربه نکردیم باور کنید سادس و ازش لذت ببرید ارزوی موفقیت برای شما دوستان در ادامه کار دارم..


آهان اینم گفتن که آخرین بار کی ناراحت شدی؟ گفتم زندگی نوسان داره و گاهی ناراحت میشم و شاید همین دیشب ناراحت شدم؟ گفت سر چی؟ ذهنم بسته شده بود خواستم بگم بازم نوشابه خریدند که گفتم بیخیال... ترسیدم مث پارسال صمیمی بشم و کار خراب بشه.. و اینکه کدوم معلمای دبیرستانت را ازت خوشش میاد و چرا؟ گفتم معلم جغرافیا.. چون کلاس را خوب مدیریت میکرد و باعث میشد بچه ها درس را خوب یاد بگیرند گفت مگه اخلاقش بد بود؟ گفتم نه ولی اقتدار داشت و دیگه دلسوز بود و گفتن ایا فرهنگی توی اعضای خانواده دارید گفتم خواهرم سال گذشته قبول شد خیلی خوششون اومد احساس کردم دیگه توکل به خدا

و اینکه وقتی تدریس تموم شد و نشستم گفتن چرا لیوان را انداختی؟ می دونی اگه شیشه ای بود چه دردسری میشد؟ گفتم شاید ادم متوجه چیزی نشه ولی حواسم بود چیزی را نینداختم گفتن چطور حواست نبود؟ گفتم از نوع تاکیدهاتون و اینکه همه با هم تکرار می کنید بدون تردید می خواهید منو دست بندازید و خندشون گرفت و یکی شون به نشانه تایید سر تکان داد

 

باران

 سلام.
من دیروز رفتم تحویل مدارک و معاینات پزشکی/
امروز رفتم مصاحبه/ دبیری معارف شهر تهران

سوالات مصاحبه:
معرفی خود
شهرتون رو میشناسید؟
از سند تحول بنیادین چی میدونید؟
مهارت‌های کامپیوتر چی بلدید؟
ویژگی های خوب خودتون چیه؟
در مورد اینا زیاد میپرسن و چالش ایجاد میکنن و شما باید با اعتماد به نفس کامل و قاطع صحبت کنید.
مقام های فرهنگی و مسابقات و مقالات علمی هم پرسیدن و نوشتن.
مدارک هم برده بودم گفتن نیازی نیست تحویل بدید.همین بود.

خیلی خوب بود فقط آرامش و اعتماد به نفس داشته باشید

 

فاطمه دبیر معارف اسلامی

 

کامپیوتر پرسیدن بلدی کار کنی و چطور با کامپیوتر معارف رو درس میدی و تخصصی هم گفتن جبر و اخایار رو تدریس کن و چرا خدا جباره و چندتا سوال دیگه که یادم نیست

 

سین

 

سلام دوستان
من امروز مرکز شهدای مکه مصاحبه داشتم.
ساعت نداده بودن و من هشت نشده بود اونجا بودم. نفر ۵۰ بودم، بماند که بعدا کلا ترتیب این شماره ها بهم ریخت.
خلاصه ساعت ۲نوبت من شد.

چون آخر وقت بود انگار مصاحبه کننده ها خسته بودن خیلی تندتند می پرسیدن
من چون گفتم سابقه تدریس دارم بیشتر از کلاسداری ازم پرسید
مثلا اگه بری سر کلاس قرار باشه امتحان بگیری بچه ها هیاهو کنن و بگن نه چه کار میکنی؟
با نوجوان چطور باید برخورد داشت؟
چه خلاقیتهایی تو تدریس داری؟
اگه مدیر تخلف کنه چی کار میکنی؟
سوال تخصصی از رشته ام فقط ۲تا پرسید.
آخرش گفت قرآن رو باز کن بخون .
عقیدتی و مذهبی هیچی نپرسید.
اصلا اون روال که میگن اولش بیوگرافی بگو نداشتن
که ۱۰۰درصد به خاطر ضیق وقت بود.
ولی در کل راضی بودم و از چیزی که فکر می کردم خیلی بهتر بود.
از قبلی ها از سند تحول پرسیده بودن و گام دوم انقلاب،
من سوال اینجوری اصلا نداشتم.

 

ترانه

 

سلام بچه ها
من امروز مصاحبه ی ادبیات داشتم
چیزایی رو که ازم پرسیدن بتون میگم،شاید به دردتون بخوره
اول گفتن یه سوره از حفظ یا از رو قرآن بخون که من سوره ی قدر و خوندم
بعد بیوگرافی
۱۰ تا از شاهکارای ادبی جهان
مقامه چیه
چندتا داستان نویس ایرانی
انواع نثر
سابقه ی تدریس داری؟؟
چی غیر از تدریس به بچه ها یاد میدی؟؟
اگه مدیر ازت بخواد بچه ها رو ببری اردو میبری
با اینکه وظیفه ای نداری؟؟
اگه دانش آموزت اختلال داشته باشه،مثلا مسخره ات کنه چیکار میکنی
تو کدوم دانشگاه درس خوندی؟؟
اسم استاداتو بگو
یه نثر مسجع نام ببر
کار با کامپیوترت چطوریه؟؟
از دستور و ارایه چیزی نپرسیدن ازم،یکیشون از همون اول بداخلاقی کرد و من استرس گرفتم،خودم از خودم ناراضیم
لطفا برام دعا کنید ،این دومین بارمه...
امروز هم فقط اون حدنصاب و دیدم ،من نمیدونم اولم یا دوم
در ضمن مصاحبه ضبط میشد
با آرزوی موفقیت برای شما

 

Mus

 

مدارک رو طبق چیزی که خودشون گفتن آماده کنید،
کل فرایند ۲ ساعت طول کشید ۸ تا ۱۰
یک ساعت مصاحبه ام بود،
تو مصاحبه سوال می پرسیدن مشکلات آموزش و پرورش چیه؟ گفتم یکیش این هست که متاسفانه معلم ها بی سوادند، کتاب غیر درسی نمیخونند، رزومه ندارن، شیوه تدریسشون مثل قدیم هست،
بعد گفتن اگر یه سوال رو بلد نباشی چی میگی؟ گفتم میگم بلد نیستم و جوابشو جلسه بعد براتون میارم، باید بیشتر مطالعه کنم، گفتن از اینکه بهت بگن بی سوادی و خودت بلد نیستی و مسخره ات کنن نمی ترسی و ناراحت نمیشی؟ گفتم نه، گفتم من از اول مدرسه به دانش آموزان القا میکنم که خودم علامه ی دهر که نیستم، بالاخره منم سوالات زیادی هست که بلد نیستم،

 

آموزگاری

 

منم مصاحبه آموزگاری رفتم
اول گفت خودتومعرفی کن قران بخون گفت اگه میتونی سوره ازحفظ بگوگفتم فقط سوره کوچیک بلدم گفت پس ازجزاول بخون
بعدگفت انواع ارزشیابی
روش های نوین تدریس
ی شعرکودکانه گفت بخون
ازاعتمادب نفس ب خودت نمره چندمیدی
بعدش گفتن بسلامت

 

فاطمه

 

دوستان من امروز مصاحبه داشتم
معرفی
قرآن و مفهوم
جاهای گردشگری شهرمون
طرح درس
روش تدریس
سند تحول بنیادین
گفتن درس بده
چقد فک میکنی انگیزت رو برای معلمی بعدا هم حفظ میکنی
دانش آموز پرخاشگر و لجباز و بیش فعال باشه چیکار میکنی
نظریه پیاژه
تاکید اریکسون رو چی بود
والدین عصبانی باشن چیکار میکنی
پراسترس ترین موقعیت زندگیت ، چجوری باهاش کنار اومدی
اگ ازت انتقاد کنن چیکار میکنی
خودت انتقاد کردی از کسی
کار گروهی انجام دادی
فعالیت های هنری ، مذهبی
قرآن میخونی
چجوری بچه هارو به قرآن و دین علاقه مند میکنی
شخصیت های کارتونی رو میشناسی ، مفید هستن برای بچه ها ؟
مکان های ورزشی ، فرهنگی شهر

سوال زیاد کردن اینارو یادم بود بازم چیزی یادم اومد میگ

 

لاوین

 

سلام بچه ها من امروز رفتم مصاحبه. دعام کنید قبول بشم... قرآن خوندم بیوگرافی و سپس مباحث روان شناسی شرو شد.. گفتن شده مشکلی پیش بیاد بتونی حلش کنی ی مثال بزن. گفتن ش
ده برا انجام ی کاری ایده بدی ی مثال بزن.. گفتن برو اتحاد برامون تدریس کن بعد گفتن نفهمیدیم دوباره بگو و از این حرفا... گفتن از شهرت بگو چیا داره جای تفریحی گردشگری.... گفتن درباره فضای مجازی چه اطلاعاتی داری اگه قرار باشه تو مجازی درس بدی چه ایده هایی داری... گفتن چرا رفتی رشته ریاضی.. گفتن
تا حالا تدریس کردی.. اگه دانش آموزت سکوت کنه هیچی نگه چکار میکنی... گفتن کی ب ما میگه معلم مدیر طرح درس دانش آموز و هرچی درباره آموزش پرورش هست چجوری باشه جواب این سوال مرتبط بود با سند تحول بنیادین و حیات طیبه سرلوحه ما باشه.... گفتن شده ریسک کنی شده از چیزی طرفداری کنی.... دروغ نگین آرام باشین پناهتون خدا باشه برا منم دعا کنین قبول بشم

 

دل خسته

 

میگن خودتونو معرفی کنید . توی مصاحبه مهم اینه که اعتماد به نفس داشته باشید ، حتما ی نمونه تدریس آماده کنید .اگر سوالی بلد نبودید بگید چه سوال چالش برانگیزی ، یکم فکر کنید بعد میتونید بگید الان حضور ذهن ندارم ولی برام جالب بود باید در موردش مطالعه کنم . سعی نکنید خودتونو خیلی مثبت نشون بدید و نقش بازی کنید اونجا در تیم مصاحبه گر قطعا یک روانشناس کاربلد است ، اما نقاط منفیتون هم بولد نکنید ، شعاری و کلیشه ای حرف نزنید ، اگر سوالی ازتون پرسیدن نیاز به فکر داشتید هول نشوید بخاید با عجله جواب بدید، با طمانینه بگید اجازه میدید یکم فکر کنم، بعد جواب بدید ، ی سوره قرآن تمرین کنید اونجا به احتمال زیاد روخوانی قرآن میپرسن ، در مورد انواع مشکلات رفتاری و یادگیری و روش های تدریس توی گوگل سرچ کنید مطالعه کنید اگر گفتن شما به درد معلمی نمیخورید بهم نریزد عصبانی نشید اونا فقط میخان واکنش شما رو ببینن، اونا جواب دقیق سوالاتشون رو نمیخان، نوع جواب دادن بیشتر براشون مهمه، که آیا شما به درد معلمی می‌خورید یانه، ی جوری رفتار کنید و حرف بزنید که باور کنم شما ساخته شدید برا معلمی . در آخر نگران نباشید استرس کیفیت کارو پایین میاره، شما هیچی از رقیبتون کم ندارید ، فکر نکنید بقیه دارند کولاک میکنن تو اتاق مصاحبه و شما کاربلد نیستید، به خودتون ایمان داشته باشید .شما حتما موفق خواهید شد .

 

امیدوار

 

سلام من امروز رفتم مصاحبه. اول گفتن خودتو معرفی کن بعد گفتند یه سوره بخون. من ۵ جز حفظم اما اون لحظه انتظار این سوال رو نداشتم. اصلا انگار هیچی بلد نیستم. در آخرم سوره توحید رو خوندم ، بعدم گفتن حالا تفسیرش کن منم گفتم که مفسر نیستم خوب هیچی هم یادم نیومد بگم. بعدم گفتن چرا می خوای معلم بشی. بعد گفتند اهل مطالعه مطالب غیر درسی هستی گفتم نه. علاقه ای به مطالعه ندارم. گفتن اهل رفتن به جاهای دیدنی هستی گفتم نه. گفتن چند جای دیدنی شهرت رو بگو چند نفر از افراد برجسته شهرت رو هم بگو. در آخرم یه نفر بهم گفت که تو یه عیب بزرگ داری اونم اینه که تک بعدی هستی. انگار باید دروغ میگفتم.

 

مریم ۱۳۶۹

 

سلام دوستان منم امروز شهر ری مصاحبه داشتم از شهریار بودم
جو اتاق خیلی خوب بود و از شدت استرسم بشدت کاسته شد خدا رو شکر
سوالات تخصصی تدریس قالب قطعه رو انجام دادم و خودشونم ازم خواستن ایهام و ایهام تناسب رو درس بدم
روخوانی چند خط از گلستان سعدی مربوط به فارسی سوم دبیرستان داشتم.
سند تحول بنیادین
چرا آموزگاری رو انتخاب کردی
تفاوت فردی
مهارت نه گفتن
مهارتهای زندگی
خوندن ایت الکرسی
سوره های مکی و مدنی چیه؟
روابط با فرزند
وهمین دیگه. در کل خیلی راحتر از اون چیزی بود که فک کردم
شاد و پیروز باشید

 

خدایا بسه دیگه

 

سلام دوستان
تو این مدت هر چی گفتیم از تجربه مصاحبه هاتون بگین اکثرا کسی چیزی نگفت
انگار اصلا دیگه کامنت نمیخوندن
اما من میگم
من امروز ۱۱ تیر ساعت ۱۱ دانشگاه فرهنگیان شهید بهشتی مشهد برای دبیری تاریخ مصاحبه داشتم
گفتم بزار یه ساعت زود تر برم
ساعت ده رفتم و در کمال تعجب دیدم بیشتر از ۲۲۰ نفر قبل منن
تا ساعت ۳ تو صف بودم
تو هوای ۴۲ درجه تو محوطه گرم و آفتاب
تو عمرم ۵ ساعت پشت هم تو صف نبودم اونم فقط مرحله یک البته هر ۲۰۰ نفر همین شرایطو داشتن
خود مسئولین داخل زیر باد کولر و سایه و پذیرایی و ناهار
خلاصه ساعتای ۳ مدارک دادیم و باز تو صف پزشکی و پرداخت هزینه ۲۳۳ هزار تومن
فکر کنم رکورد دست مشهده
اندازه چندتا فوق تخصص پول میگیرن
اونم طی شد و رفتیم برا بررسی سوابق علمی پژوهشی دیگه جون نداشتیم ۸ ساعت سر پا و تو صف و گرما و گرسنگی تازه هنوز مصاحبه تخصصی مونده
اون دیگه به امروز نرسید
و فردا مجددا باید ساعت ۸ بریم
تا کی تموم شه خدا داند
این سهمیه ها هم واقعا بعضیاشون شاهکارن من بدون سهمیه و غیر بومی با نمره ۵۰ نفر سوم شدم طرف خودش میگفت با سهمیه ۵ درصد و نمره ۱۶ نفر اول شده و حداقل نمرشون ۱۲
خلاصه منکه دیگه بریدم
هر کیم قبول نهایی شه نوش جونش
خدا روزی رسونه

 

علی

 ما رفتیم مصاحبه ، هم بررسی مدارک بود هم مصاحبه ، کلیات احکام و روخوانی قران و اون قسمت که تلاوت میکنی تفسیرشو میپرسن و مسائل روز کشور ،از مشاهیر شهرتون و روانشناسی کلا ۵ نفر مصاحبه گر هستن در مورد همه چی میپرسن

 

مریم

 سلام. من اتفاقی الان این نمونه مصاحبه رو توی یه گروه دیدم انشالا به دردتون بخوره...
سلام
سئوالات مصاحبه من
#ارومیه_هنرآموز_گرافیک

۴ تا خانم بودن ۳ نفر سوال میپرسیدن
۱ نفر فقط یادداشت میکرد بدون هیچ حرفی.

بسیار مهربون و خوش اخلاق .
معاینات هم بینایی سنجی و قد و وزن و دندون بود.

فقط سئوال میکرد پزشک و طبق جوابای خودم فرم رو پر کرد امضا زد معاینه ای نبود !

خودتو معرفی کن ؟
شماره ملی و داوطلبی؟
درمورد شهر خودم و شهری که قبول شدم و انتخاب کردم توضیحات خواستن؟؟
جاهای دیدنی و مهم ؟؟

انتقاد پذیرهستی؟
اگه مدیر مدرسه ازت انتقاد کنه چی میگی چطور برخورد میکنی؟

اگر انتقادی غیر منطقی بود چی؟؟

فکر میکنی تنبیه برای دانش آموزی که تکلیف انجام نمیده خوبه جواب میده؟؟
اگه مدیر بگه برو سر یه کلاسی درس بده اگر کلاس تو و تایم کاری تو نباشه قبول میکنی که بری ؟؟

اخبار روز رو دنبال میکنی؟؟
چندتا از خبرای اخیر رو بگو؟؟

عناصر بصری چیه؟
عنصر اصلی نقاشی و طراحی چیه؟
چرا اینهمه راه دور و انتخاب کردی؟؟
کتاب میخونی؟
آخرین کتابی که خوندی رو نام ببر ؟
اگر دانش آموزی تکالیف انجام نده چبکار مبکنی؟

با دانش آموزای هنرستانی که اوج جوونی هستن چطور برخورد میکنی؟

اگه بفرستن روستای دور افتاده قبول میکنی بری؟؟؟

۱۰ سال باید خدمت کنی اینجا، تا قبل از ۱۰ سال به شهر خودت انتقالی نمیدن مشکلی نداری؟؟؟

اگر برات مشکلی پیش بیاد چیکار میکنی؟؟ خودت چطور مشکلی رو تنهایی حل میکنی چیکار میکنی کلا؟؟؟

چه چیزی در خودت دیدی که حس میکنی برای معلمی خوبی؟؟؟
ویژگی های مثبت و منفیت چیه؟؟؟

دعا کنید ان شاالله قبول بشم

 درضمن نه پایان نامه قبول کردن نه گواهینامه های مهارتی و نه لوح تفدیر جشنواره ها
حتی بسیج و icd هم قبول نکردن قسمت تخویل مدارک.


فقط داخل اتاق مصاحبه همه مدارک رو دادم نگاه کردن مصاحبه گر ها

 

کاربر

 

سلام دوستان عزیز وقتتون بخیر
من امروز برای مصاحبه دبیری ادبیات فارسی البرز رفته بودم. کاملا خوش رو و خوش برخورد بودن.
در ابتدا اسم امام جمعه ی شهرستان فردیس رو از من پرسید و درباره ی جاهای دیدنی کرج که کدومشون رو میشناسم. در ادامه خودم قرآن رو باز کردم و خوندم و پیامش رو به صورت اشاره ی مختصری گفتم. نفر دوم از من سوالات روانشناسی پرسید. از جمله اینکه اگر دانش آموز بهت بگه من از ادبیات بدم میاد چیکار میکنی، فک کن یک روز سر کلاس تموم بچه ها همهمه میکنن و بی علاقه به ادامه ی درس هستن چیکا. میکنی که من جواب دادم که فعالیتی که در راستای طرح کلاسی و فعالیت آموزشی باشه و شاگردانم هم دوس داشته باشن انجام میدیم مثل مشاعره. پرسید اگه دانش آموزات همیشه توقع داشته باشن که مدت بیشتری رو مشاعره کنید چی که من گفتم بیشتر از هر چیزی طرح درسی و برنامه ریزی آموزشی که طبق اون هست برای من اهمیت داره و قطعا یه وقتایی سعی میکنم با مشورت بچه ها کار متفاوتی انجام بدیم. بعد یکی از سوالای دیگه ش این بود که اگه یکی از شاگردان بهت بگه که من پسرم و دوست داشتم پسر باشم چی میگی بهش؟ که جواب دادم.
گفت از زبان فارسی دفاع کن و اینکه کاملترین زبان کدوم زبانه و چرا؟
یک نفر هم بود که دو سه تا سوال تخصصی پرسید و درباره ی پایان نامه م پرس و جو کرد. در کل ساده بود و مطمئن باشید چیزی که براشون اهمیت داشت، طرز بیان و اعتماد به نفس شماست

 

هانی
دوستان علوم اج

ببینید تو مصاحبه هم سوالات عمومی و روانشناسی می پرسن مثلا نقاط قوت و ضعف.چرا معلمی رو انتخاب کردی؟ آخرین فیلم و آخرین کتابی که خوندید....
هم سوالات مربوط به آموزش و تدریس و نحوه کلاسداری،مثلا نحوه رفتار با یه دانش آموز خاص(خجالتی،شلوغ،گوشه گیر و....)
اگه مدیر درخواست نابجا داشته باشه چیکار میکنید و...
مدیریت و معاونت بهتون پیشنهاد بشه قبول میکنید و....
و هم سوالات مربوط به رشته.
مثلا اصطلاحات پایه تو مبانی جامعه شناسی
نظریه پردازان مهم جامعه شناسی
روش تحقیق و آشنایی با نرم افزارها ی روش..
ممکنه بگن یه مشکل تو جامعه چیه اونو تجزیه تحلیل کنید(یا تو مدرسه یا تو نظام آموزشی و....) و ازتون بخوان آسیب شناسی اجتماعی کنید اون موضوع رو.

فقط ارتباط چشمی و فن بیان نسبتا خوب و بادی لنگویج رو فراموش نکنید.

حدود یک ماه بعد هم جواب مصاحبه میاد

موفق باشید.

 

مصاحبه

 

#مصاحبه_روز پنج شنبه استان اصفهان


در زدم رفتم داخل بعد شناسنامه تحویل دادم
بااجازه نشستم اسم فامیل کدملی شماره داوطلبی

گفتن خودتا معرفی کن
شغل پدر ومادرم پرسیدن گفتم پدر بازنشسته.مادر خانه دار
درباره آثار تاریخی شهرم پرسیدن
فرهنگ شهرستان اصفهان ونجف آباد بایه شهر کوچیک مقایسه کن ازنظر دین چطوریه فرهنگ قومیتشون ؟
بعد یه آثار تاریخی کبوتر خانه گفتم خانه تاریخی نوریان ارگ بم درزمان شیخ بهایی تاسیس شده. بعد گفتن کبوتر خانه چه اطلاعاتی داری.گفتم قبلا خواندم یه طرحواره ای تو ساخت شناختیم دارم ولی یادم نیست
گفتن ساخت شناختی چیه
تودلم گفتم بتوچه که چیه
بعد گفتن قرآن چندتا سوره داره؟
چندتا بسم الله داره گفتم کلی میگی یکی ولی باتوجه به سوره ها خب هرسوره یکی داره بعضی ها دوتا. بعد یادم رفت بگم چندتا سوره داریم یادم نبود
بعد گفتن وسط صفحه انتخاب کن بخون
فعالیت فرهنگی داشتی؟اخریش چی بوده
گفتن بسیجی هستی .توپایگاه چیکارامیکنی؟
مدارک تحصیلی پرسیدن کجادرس خواندی
روش های تدریس فعال پرسیدن
بعد گروه تیمی همون تدریس دانشگاه گیرداده بودن هی میپرسیدن
بعد گفتن اگر فرضا رییس دانشگاه بیاد بگه اشتباه کردی بااجازه کی رفتی
چرا درس دادی چیکار میکنی
گفتن تاحالا از
علم روانشناسیت استفاده کردی؟
گفتم واسطه شدم دوستم ازشوهرش جدانشه گفتن توکه خودت مجردی چطوری انجام دادی
گفتم کلیپ روانشناسی زیاد دیدم درحدتوانم مشاوره دادم بمونه سرخونه زندگیش
گفتن مشکلشون چی بود گفتم طلاق عاطفی
گفتن طلاق عاطفی چیه توضیح دادم
گفتن شخصیتت چطوریه
گفتم پرانرژی برونگرا مسئولیت پذیر .
بعد گفتن خودکارامدی چیه
برای یه هدف وانگیزه داشتن چیکار میکنی
خودپنداره چیه
فرض کن بخوای به هدفت برسی چیکار میکنی
مدیریت برنامه ریزی چیه
فرق آموزش پرورش ودانشگاه
کانون پرورشی فکری کودکان چیه گفتم
بعد گفتم مدرک دوره تربیت معلم مرکز تحقیقاتم گذروندم و سوال پرسیدن اونجا چیکار کردی چه کلاسی رفتی
فرق رضایت شغلی باتعهد سازمانی چیه
از سند تحول پرسیدن شیش اصل ساحت سند بنیادین رابگو
سوگیری جهت دار چیه ️
بعد رفتن سرکلاس وسوالات
گفتن ارزشیابی تشخیصی چیه
ارزشیابی توصیفی چیه و گفتن فرض کن دانش آموزی ریاضیش بد باشه چطوری به خانواده ثابت میکنی ریاضیش ضعیفه
گفتم کوییز میگیرم باخانواده جلسه میزارم
جلوی خانواده ازبچه امتحان میگیرم.
یادم رفته بود بگم تمام کارپوشه دانش آموز میزازم جلوی والدین خودمصاحبه گر گفت

بعد گفتن بادانش آموز سخت ودشوار یاهمون ناهنجار چیکار میکنی
یادانش آموزی که همه راها رفته بشدت انگیزش پایینه. گفتم مشارکت اجتماعی مسئولیت روابط اجتماعی .نوع نگاهش باورش به زندگی باید عوض بشع
گفتن فردی که افسردگی داره لب مرز خودکشیه چیکار میکنی
بعد شناخت درمانی سیلگمن پرسیدن ازم
ویسری سوالات روانشناسی چون من رشتم روانشناسی بود
دیگه گفتن فعالیتت چیه
گفتم مشاور شرکت دانش بنیانم
برادرم شرکت تجهیزات پزشکی داره عضوبنیاد نخبگانه
گفتن نقش تو توشرکت چیه
گفتم درمان بیماران هایپر هیدروزیس
درباره دستگاه وبیماری پرسیدن
آیاتدریس داشتی گفتم بله نه به صورت رسمی تو دانشگاه به ترم پایین برای آمادگی امتحانات درس میدادم. آقا دیگه ولم نکردن
گفتن چطوری درس دادی چیا درس دادی
آیا استادت گفت؟ گفتم استادم خودش گفت گروه تشکیل بده و فصلهارا باهم کارکنید تا برای امتحان آماده شن
بعد گفت اگر یکی تو این گروه فعال نمی بود چی .گفتم وقتی یک تیم هدف مشترک داره همه باهم پیش میرن ویکی بخواد نقض قوانین کنه باید خارج بشه که نظم گروه ازهم نپاشه.
واما همون اولا بهم گفتن پاشو درس بده
من عدد چهار آماده کرده بودم ولی گفتن
هرم مواد غذایی درس علوم یاد بده
من خداراشکر یاد دادم
وسط درس یکی از مردها گفت دلم درد میکنه
گفتم عزیزم به بغل دستیت میگم ببرتت دفتر یه آب جوش بخور. گفت نه این منا میزنه
خانوما هی میگفتن خانوم این بده خانوم گشنمه
بعد به مردا گفتم عزیزم اگر میتونی تحمل کن تاکلاس تمام شه بعد بری .هی میگفت دلم درد میکنه . بعد خانومه یه جمله داد نوشتم
بعد شروع کرد ایراد بگیره چرا غ نوشتی چرا سالم اونجوری نوشتی
و خلاصه من اصلا استرس نداشتم
کلاس باخنده کنترل کردم .
حدودا شاید چهل وخورده ای طول کشید

 

محمد

 

سلام دوست عزیز بنده پارسال رفتم فارس مصاحبه .تحویل مدارک و مصاحبه ی روز بود .بعد جو صمیمی .اصلا استرس نداشته باش با اعتماد به نفس سوالاتی که میپرسن از خودت هست جوابها راحت فقط میخان بتونی اون چند دقیقه مصاحبه رو کنترل کنی من رقیبم ۹نمره بالاتر بود من نفر دوم بودم حق با اون بود خدایی هرچند که من بهترین مصاحبه داشتم ولی قابل جبران

 


ساره فیزیک

 سلام من امروز مصاحبه داشتم
قرآن بخون
معرفی کن خودت رو
ذکر روز دوشنبه رو بگو
از سوره حمد چه مفاهیمی دریافت میکنید
ده مهارت زندگی رو نام ببر
خصوصیات رفتاری بچه های دبیرستان رو بگو
اگر آموزش پرورش بخواد بفرسته یه روستای دور افتاده قبول میکنی؟
حرکت شتابدار رو تدریس کن
موقع تدریس شلوغ کاری میکردن
کتاب هایی در زمینه روانشناسی خوندی بگو
شخصیت تاثیر گذار زندگیت؟
اگه دانش آموزی هنجار شکنی کنه سر کلاس
چیکار میکنی؟
سابقه تدریس داری چی و کجا
ارشد و لیسانست رو از کجا گرفتی
اگه سر تدریس آنلاین اینترنت نداشتن بچه ها یا گوشی هوشمند نداشتن یا مدت زمان اینترنتشون کم بود چیکار میکنی؟
دیگه همینا یادم مونده

سند تحول بنیادین هم پرسیدن

 

زهرا کرمان دبیر معارف اسلامی

سلام تو مصاحبه یکی شون سوالات تخصصی میپرسید که از من در مورد مفاهیم قضا و قدر سوال کرد حسن فعلی و حسن فاعلی و علت صوری و علت مادی..توکل رو چجوری برای بچه ها توضیح میدین..یکی شون سوالات روانشناسی که با شاگرد کمرو چجوری برخورد میکنین؟

 

کارنامه سبز۹۹

در مورد مصاحبه بگم که خیلی راضی بودم...اتاق مصاحبه رو تقریبا تو مشتم گرفتم
اولش با آرامش خاصی و بدون استرس رفتم
اونجا متوجه یه موضوع مشکوک درمورد شهر انتخابیم شدم و استرسی به جونم افتاد که قلبم توی پوست گلوم می‌زد!!
ولی دستمو دادم به خدا...گفتم من مث این رقیبم پارتی ندارم...هیشکیو ندارم...این انقد جلوی همه راحت داره نشون میده به تمام این مسئولا وصله...باهاش خوش و بش میکنن... تو برگه‌هاش یه کارایی کردن و در نهایت به صورت ویژه فرستادنش یه اتاق جدا و خاص برای مصاحبه! با اسم کوچیک صداش میکردن...
منم با بغضی که ازون ماجرا به گلوم نشست خودمو سپردم به خدا گفتم خدایا من کسیو ندارم...پارتی ندارم..آشنا ندارم...فقط تورو دارم...میشه خودت برام دعا کنی؟! خدایا خودت برام دعا کن...
و رفتم تو اتاق مصاحبه
انقد اونجا حالم خوب شد ... سوالات سخت بود ولی جو خوبی برقرار شد
اولش بخاطر مقام بین المللی شعر که داشتم و نفر اول جشنواره بین المللی بودم توجهشون جلب شد...و ادامه‌ش خیلی خوب پیش رفت

 

کارنامه سبز۹۹

 ادامه‌ش...
ببینید روانشناسه یک مبحث رو به شکلای مختلف از من جوری پرسیده بود که خودم نفهمیدم... خواست بفهمه جوابارو شانسی و اتفاقی میگم یا توی جمع بندی همهء اون سوالات نتیجه یکی میشه... که نتیجه یکی شد...
بعدش انگشتشو بالا آورد گفت تا اینجا تمام سوالاتمو باب میلم جواب دادی یه دونه سوال دیگه میپرسم اینم جواب بدی (کف دستاشو به هم سابید و گفت) از من نمره کاملو گرفتی و دیگه بت کاری ندارم و میدمت به همکار کنارم...
سوال اخرش این بود
گفت تا حالا تو زندگیت حسرت داشتی؟!
گفتم حسرت؟!
گفت بله حسرت!
یه مکث کردم گفتم بله بیشتر مربوط به سالهای قبله ولی چندتا داشتم
گفت میتونم بپرسم چی بوده...منم گفتم اما وسط گفتن اون حسرته بغضم نیمه شکسته و صدام لرزان شد...
بعد آقاهه یهو پرید وسط حرفم نذاشت ادامه بدم که گریه بیاد گفت همه حسرت دارن...منم حسرت دارم...تو هم حسرت داری...هیییچ ادمی بدون حسرت نیست و من خواستم همین جوابو ازت بگیرم اگر غیر ازین میگفتی قبول نبود!
میدونید منظورش این بود این سوالو پرسیده برای صداقت! که بفهمه دروغ میگم خودمو کامل و بی عیب جلوه میدم یا نه
که من صادقانه تمام خودم بودم...
بعد منو سپرد به بغلیش که خانم

 

کارنامه سبز۹۹

 بعد گفت حالا پاشو تدریس کن برامون
وارد کلاس شدی میخوای تدریس کنی چکار میکنی
من بلندشدم سر پا عروض درس بدم...منتها چون خواستم اصل تدریسو ببینن جوری وانمود کردم که یعنی وسط کلاسه
گفتم بچه ها جلسه قبل گفته بودم تو مسیر خونه هر چیزی میبینید بخشش کنید هجاهاشو مرور کنید کیا انجام دادن؟
بعد گفت مگه از در میای تو کلاس میپری تو درس؟ ازینجاش نگو گفتم پس از کجا بگم؟ گفت از در بیا تو از اول انگار وارد کلاس شدی سلام علیک با بچه ها و... گفتم ازون جزئیات شرو کنم گفت بله
رفتم از در اومدم نشستم نگاهشون کردم لبخند زدم سلام و احوالپرسی...بعد گفتم تا من حضورغیاب میکنم یکی تخته رو پاک کنه
مثلا حضور غیاب کردم یه غایب دارم...گفتم بچه ها فلانی چرا نیومده؟ مشکلی هست خدایی نکرده؟ گفت افرین سراغ غایبارو میگیری...گفتم بله و پیگیر میشم مطلب اون جلسه به دستشون برسه...یا خودم مجازی میدم یا دوست صمیمی داشته باشه میگم براش بفرست...گفت افرین...بعد گفتم حضور غیاب تمومه دخترای گلم جلسه قبل گفته بودم از فلان مبحث کلاس پرسش کلاسی دارم...
بعد اینجام ادای دانش اموزارو دراوردم...خانم میشه نپرسید خانم توروخدا نپرسید....
مصاحبه گرا خندیدن
گفتن خب چکار میکنی برای این استرس بچه ها
گفتم بهشون میگن نگران نباشید راهنمایی میکنم به جواب برسید...کمکتون می‌کنم و واقعا انقد موقع پرسش از در و دیوار ایما اشاره و کمک میکنم تا طرف به جواب برسه
گفت افرین ولی اون بچه زرنگه که بدون کمک تو جواب میده اعتراض نمیکنه بگه چرا کمک میکنی؟ گفتم نه برای اینم تدبیر داشتم تو کلاسم گفت چی؟
گفتم از اولش گفتم هرکس بدون راهنمایی و کمک من جواب سوالارو بده یه مثبت اضافه به جز نمره‌ش میگیره... گفت باریکلا پس طرح تشویقی براشون گذاشتی گفتم بله با مثبت...بعد هر مثبت نیم نمره به نمره میانترم اضافه میشه...گفت آفرین

 

کارنامه سبز۹۹

مراحل رشد کودک چند تا شاخه داره
رشد روانشناختی هست
رشد عاطفی
رشد اجتماعی
رشد تربیتی
و ...
بنظرم ۵تا شاخه هست دقیقشو یادم نیست
ولی تو رشد روانشناختی میخواد بگه مثلا بچه ای که تو دوره ابتداییه هنوز تفکرش انتزاعی نشده...یعنی هنوز مفاهیم ذهنی و ادراکی رو خوب نمیفهمه و بیشتر با مثالهای عینی و ملموس چیزایی که با حواس پنجگانه قابل درکه براشون باید آموزش ببینن
اما از ۵م ابتدایی ...شاید یه کم اینور اونور دیگه رشد انتزاعی داره شخصیتشون...یعنی مسائل ذهنی هم میفهمن...مثلا مفهوم فروتنی و تواضع رو دیگه میفهمن...چون ذهنیه.. و عینی بیرونی نیست
مثلا درخت رو بخواد بچه یاد بگیره اشاره کنی به درخت که عینی هست میفهمه...ولی برای فروتنی نمیتونی به چیز خاصی اشاره کنی! و اینو باید ذهنی درک کنه...به این ذهنیه میگن انتزاعی...
مراحل رشد روانشناختی که من قبلا خونده بودم درمورد این چیزا میگفت...یعنی بچه تو هر سنی به چه سطحی از درک و شناخت میرسه...از بچهء اول ابتدایی انتظار تفکر انتزاعی نداریم اما بچهء سال هشتم اگر به مرحله انتزاعی نرسیده باشه ایراد روان‌شناختیه باید ارجاعش بدی مشاور...
توی نت هم سرچ کنی کلی مطلب میاره که میتونی تکمیل کنی اطلاعاتتو عزیزم
من سعی کردم با مثال بگم که یه کم باز بشه دیگه نمیدونم موثر یا مفید هست یا نه
امیدوارم موفق باشی اصلا نترس و با قدرت برو
هرچی رو ندونستی نگو بلد نیستم بگو برام آشناس اما الان حضورذهنشو ندارم

 

کارنامه سبز۹۹

الهی مصاحبه‌ همه‌تون عالی باشه
درمورد بچه ها
متاسفانه کرونا یه تغییرات بد توی شرایط ایجاد کرد که روی رفتار بچه‌ها تاثیراتی داشته
مثلا دانش اموزی که الان کلاس هفتمه همونه که تو ابتدایی یهو مجازی شده دوسال...
و بعد از دوسال بی قانونی و وقفه آموزشی و سربه‌هوایی داخل گوشی یهو برگشتن تو محیط حضوری آموزشیی که خب نسبت به ابتدایی فرقایی داره
اینا جاموندن تو ابتدایی
دقیقا کارای بچه‌های ابتدایی رو میکردن مخصوصا هفتما
خانم این بغل دستیم کیف منو انداخت!
اون یکی روخوانی مکنه ضعیفه بهش میخندن مسخره میکنن یا ادا درمیارن ایشششش بازم این میخواد بخونه! تو نخونی سنگین‌تری! یا با حالت تهاجمی غلط خوندن دوستشونو اصلاح کنن درستشو بگن... که بگن من خیلی بلدم تو بلد نیستی!
توی کلاس درمورد چیپس و پفک و یخمک بشینن نظریه پردازی کنن!
و توی تمام اینا با اینکه بارها دبیر با ارامش توضیح داده بازم هرجلسه تکرار میکنن. مثلا میگی بچه ها شما غلط روخوانی دوستتون رو نگید من خودم بهش میگم و کمکش میکنم خودش درستش کنه...
ولی دانش اموز اون سن که بی‌طاقته...ناصبور... کم حوصله... و انرژی به شدت بالا هربار بازم از دهنش در میره و حالت تهاجمی غلط همکلاسیشو درست کنه
البته بگم تو کلاسا درصدی خنثی هستن...ازنظر رفتاری...درصدی پرانرژی پرشیطنت سربه هوا و درصدی بادقت کنترل روی هیجانات دارن
داخل تمام این دسته‌ها هم درسخون هست هم درس‌نخون!
اینا همون بچه‌هایی هستن(هفتم هشتم) که شروع بلوغشونه...هورمونها به شدت قاطی پاتیه...و روی رفتار تاثیر میذاره... حالت تهاجمی بینشون دیده میشه...مقاومت دربرابر نظر خودشون منظورم سماجت یک دندگی و اینطور حالتا بیشتر دارن نسبت به دبیرستانیا
از سال نهم خیلی بهترن...
مدل برخورد با همه شون مدارا کردن
ندید گرفتن اون سماجتشون که شدت نگیره
حالتای پرخاش و تهاجمی که بعضی روزا بخاطر درهم ریختگی هورمون دارنو میشه فهمید دقیقا کی هست ان وقتا ازشون سوال نپرسی موقعی که سرحالن بپرسی... یا اونوقتای تنش دار مهربانی...توجه زیاد... اسمشو با عزیزم جانم صدا زدن...یه شوخی مثبت رام کننده که مثلا نکته مثبتشو بگی...
اینجوری میشه کنترلشون کرد
متاسفانه بین بچه‌های این سن شکستهای عشقی! که باعث رفتارهای بد میشه خیلی هست ...از خیلی راهها میشه فهمید و معلومه...اینا بچه‌های پولدارین که فکمیکنن همه چیز با پول رفع و رجوع میشه و متاسفانه مدیر مدرسه غیرانتفاعی حمایتشون میکنه بخاطر پول! و بدترین ضربه به آموزش کشور داره میخوره
تهش که درس نمیخونه میگه پولشو میدم قبول میشم و توی معلم میدونی بین پول اون و مدیر مدرسه درجهء سومی!
بطور کلی بچه‌های هفتم هشتم رفتارهای بچگانه‌تر دارن...شیطنتهای بیشتر..انرژی بپربپر زیاد...تمرکز پایینتر...نیاز به خودنمایی زیاد و تلاش برای جلب توجه...گاهی تهاجمی پرخاشگر که خیلیاش ندید و نشدید گرفته بشه تمامه

 

ریحان

 دوستان من امروز رعتم مصاحبه .تجربباتم:
گفتن تدریس کن
چه جوری خشمتو کنترل میکنی؟
با بچه گوشه گیر تو کلاس چیکار میکنی؟
تو دو راهی زندگیت چیکار کردی؟
روش تدریس حل مسیله را توضبح بده.
تجربه تدریس داشتی؟
انگیزه معلمی؟
قران بخون
کلاخیلی خوش اخلاق و خوش برخورد بودن

 

Sare

 تجربه مصاحبه آموزش ابتدایی ۱۴۰۱/۴/۶
۱_بیوگرافی کامل از خودت و خونوادت
۲_دلیل انتخاب شغل معلمی؟
۳_حقوقش که کمه چرا دوست داری معلم بشی
۴_صفحه ۴۴۵ رو باز کن و آیه از ۷۱ شروع کن به خوندن
۵_کدوم عیدا نزدیکه؟گفتم قربان و قدیر
بعد گفت راجب قدیر توضیح بده
۶_اگه وقت کلاس اضافه بیاد چطوری وقت خالی رو پر میکنی
۷_اگه یکی بچه ها سر کلاس مسخرت کنه واکنشت چیه؟و اگه اون رفتار رو هر روز تکرار کنه چی؟
۸_اگه تو مدیر مدرسه باشی و بین معلما و انجمن اولیا درگیری پیش بیاد طرف کدومو میگری؟
۹_اگه فردا قرار باشه بچه ها رو ببری اردو و شب مادرت مریض بشه چیکار میکنی؟
۱۰_طرح درس(روزانه)رو توضیح بده؟چارتش به چه شکله
۱۱_از روش های تدریس کدومو بلدی؟چندتا گفتم بعد گفت خب همین بارش مغزی رو که گفتی توضیح بده
۱۲_نظریه پیاژه چیه و چه. تاثیری بر آموزش دانش آموزان ابتدایی داره
۱۳_مراحل رشد انسان از اول تا آخر
۱۴_اگه مدیر مدرسه ازت بخواد داخل کارای فوق برنامه ای که حقوق اضافی نداره شرکت میکنی؟
۱۵_سند بنیادین تحویل چیه و چند اصل داره(۸ اصل داره)
۱۶_از کامپیوتر سر در میاری در چه حد و چه نرم افزاری هایی
۱۷_یه تدریس به دلخواه(البته از همه نخواستن)
۱۸_وسایل آموزشی نوین و چطوری و برای چه درس هایی استفاده میشه و کاربردشون رو توضیح بده
۱۹_کدوم سوره های قرآن سجده واجب دارن؟
۲۰_سابقه تدریس چه رسمی یا غیر رسمی داشتی

 

زهرا

من امروز مصاحبه داشتم
علوم اجتماعی
برخورد خیلی خوب و محترمانه ایی داشتن مصاحبه گرها
سه خانم بودن و یک آقا.
اول اون آقا ازم خواستن ک خودم رو معرفی کنم
راجب شهرم صحبت کنم
و اینکه چرا میخوام معلم بشم
نظرت راجب استفاده از فناوری های نوین چیه
دو تا نقطه قوتت رو بگو
خانم روان شناس هم خیلی سوال پرسیدن
اگه خانواده ی دانش اموزی بیان بهت بگن ک بچه شون فقط از درسی ک شمل تدریس میکنی خوشش میاد چکار میکنی
اگ ی دانش اموز سر کلاس موقع تدریس ازت اشکال بگیره چ میکنی
با دانش اموزات صمیمی میشی یا نه
دوست صمیمی داری؟ چ جوری انتخابش میکنی؟
اگ وسط تدریس مطلبی رو فراموش کنی چ کار میکنی
نمیدونم خاطرم نیس چ سوالی رو پرسیدن ک من ب کارگروهی تو کلاس اشاره کردم و توضیح دادم!
خانمی هم ک تخصصی میپرسیدن:
نرم افزارهای علوم اجتماعی
کدوم نظریه و مکتب رو بیشتر دوس داری و علاقه داری
کارورزی رو کجا گذروندی چکار میکردی اونجا
راجب یادگیری زبان انگلیسی ازم پرسیدن
اینکه با توجه ب رشته ام جایی قبلا کار کردم یا نه
و چن تا سوال دیگه ک بخاطر بیارم میگم!
خانمی هم ک اول میخواستن معرفی نامه مصاحبه رو بگیرن وقتی پوشه مدارکم رو دستم دیدن کلا اونو گرفتن
بعد وسط مصاحبه متوجه شدن ک مدرک ای سی دی ال دارم
گفتن ببینم
تا خواستم از اون یکی پوشه درارم
گف اون پوشه رو هم کلا بده
منم خندیدم و تحویل دادم
دیگه داخل اون تقدیر نامه هام و مدرک روانخوانی قران و یه تحقیق ک نوشته بودم
اونا رو نگاه کردن و ب همکارشون نشون دادن.
در اخر هم گفتن ماسکتو دربیار صورتت رو کامل ببینیم

 

مشاور

 داخل اتاق مصاحبه ۴نفر آقا ی خانم هستن،ی نفر حرکات ظاهری دست چهره و... رو نمره میده،یکی از چهار نفر دیگ با ی لحن تقریبا میشه گفت تند سوال میپرسه هنگام جواب شما توجه نمیکنه میخاد عکس العمل شما رو بسنجه،حواست باشه تو مصاحبه زیاد به جواب اهمیت نمیدن هدف طرز صحبت کردن و بیان شماست اگ جواب درست سوال نمیدونی سکوت نکن ی چیزی بگو اگ غلط هم باشه،نفر بعدی سوال در مورد نماز و احکام و تاریخ و رویداد میپرسه،دو نفر دیگ هم سوال تخصصی میپرسن ،به احتمال زیاد اولین سوال تخصصی که میپرسن اینه،،،چرا میخواهید مشاور شوید؟,,,,,,,,,اگ پرسیدن چرا معلمی یا دبیری انتخاب کردین نگین چون وضع مالی بدی داریم از ای حرفا خودتونو تحقیر نکنید ،شاداب سرحال جواب بدین،،،،راستی اگ بتونی جز نفرات آخر باشی که مصاحبه میدی بهتره چون نفرات زیاده مصاحبه کننده ها زود خسته میشن آخر وقت کم سوال میپرسن،باز هم میگم جواب سوال زیاد مهم نیست هدف طرز صحبت و بیان هست،مهمتر از همه اصل کاری نمره کتبی هست الا اینکه طرف مدرکش ناقص باشه،،،به امید موفقیت

 

زهرا

 من دوبار رفتم مصاحبه زبان
هر دو بار از ۴ نفر مصاحبه کننده فقط یه نفر زبانی بود و فقط اون به انگلیسی باهام صحبت میکرد .میتونم بگم یک چهارم مصاحبه انگلیسی بود
دفعه اول از من تدریس نخواستن ولی از نفرات قبلی خواسته بودن مثلا از یکی خواسته بودن passive را تدریس کنه و از یکی دیگه خواسته بودن شرطی نوع دوم را تدریس کنه . ولی از من نخواستن
فقط گفتن فرض کن جلسه والدین هست و ما یه سری والدین شاکی هستیم که اصلا ازت راضی نیستیم ، بعد شروع کردن انتقاد کردن
که تو چه جور معلمی هستی،
چرا اینجا اینقدر گرمه،
واقعا بچه های ما تو همچین کلاس گرمی باید درس بخونن
(واقعا هم اون روز خیلی گرم بود
معلم قبلی خیلی بهتر کار میکرد
نمرات بچه های ما خیلی افت کرده
و از اینجور حرف ها و من باید جواب میدادم
این مراحل کلا فارسی بود و اصلا اون مصاحبه کننده که زبانی بود حرفی نمی‌زد فقط نگاه میکرد
بعد اونکه زبانی بود یه سوال از مقاله ام پرسید ، البته فقط به key words نگاهی کرد یکی از کلمات کلیدی را انتخاب کرد گفت این مبحث را توضیح بده
بعدم به انگلیسی پرسید چرا میخوای معلم بشی
و فرق تدریس implicit و explicit چیه ، ازم خواست با مثال توضیح بدم بعد گفت از CLT هرچی می‌دونی بگو .
و در آخر هم چندتا جمله گفت که ترجمه کنم که ساده بودن

 دفعه دومی که رفتم پارسال بود ، همون اول با انگلیسی شروع شد ، ازم خواست چند ویژگی مثبت خودم را بگم و بعد ازم خواستن که اتاق های یه خونه تدریس کنم منم رفتم رو تابلو یه خونه کشیدم از kitchen خواستم شروع کنم به تدریس ، هرچی انگلیسی توضیح میدادم یکیشون هی می‌گفت من که نفهمیدم چیزی ، فرض کن ما بچه های یه روستا هستیم که اصلا تا حالا کلاس نرفتیم ، اینجوری که چیزی نمی‌فهمیم. البته نقاشیم خوب بود واقعا مشخص بود ولی بیشتر میخواستن اذیت کنن
بعدم پرسیدن اگه بخوای به بچه ها چندتا سایت خوب معرفی کنی که کلیپ زبان ببینند ، چه سایتی را معرفی میکنی
بعدم گفتن چندتا رمان انگلیسی با نویسنده هاشون نام ببر
و چندتا روش تدریس را نام ببر و به نظرت کدوم بهترینه و چرا

 

قبولیای کرج
خیلی راحت و صمیمی بودن...همشم از سوالاتی که توو سایتا هست پرسیدن
بیوگرافی و کد ملیتو بگو
یه سوره از حفظ بخون ترجمشو بگو...مفهمومشو بگو
رتبه کنکورت چن بوده
اگه دوستت بگه زردچوبه بخور واسه درمان دیابتت چیکار میکنی
مدیر میشی؟
بچه هارو میبری اردو؟ قبلش چه کارایی انجام میدی
مشکلات معلم شدن چیه
چرا میخوای معلم بشی؟
تورو با چه ویژگی هایی میشناسن؟
فعالیت اجتماعی چی داشتی؟
اگه والدین به تدریست اعتراض کنن چیکار میکنی؟
اگه با همکارت مشکل پیدا کنی چیکار میکنی؟
از چه نرم افزاری برای اموزش استفاده میکنی؟
شهرستان های البرز رو نام ببر
چند تا جای دیدنی کرج رو نام ببر
تدریس کن....وسطش شلوغ بازی میکنن
درباره اموزش های فردی چی میدونی
عصبانی میشی؟ چیکار میکنی
و ....

 

🌳 شیرین ادبیات

لیست کامل سواالت روانشناسی در مصاحبه استخدامی ها
۱-لطفا بیوگرافی خودتون را در ۵ دقیقه به ما بگید؟
۲ -ایرادی که همیشه به خودت میگیری چیه؟
۳ -یک روز مثال ساعت چن بیدار میشی و در طول روز چیکارها میکنی؟
۴ -به نظر شما تعارض در یک کار گروهی خوبه یا بد؟
۵--کتاب میخونی ؟ جدیدترین کتابی که خوندی چی بود و چه چیزی بهت یاد داد؟
۶ -چطور استرستو کنترل میکنی؟
۷ -اسم چن تا اساتید سخت گیرت و رئیس دانشکدت رو بگو؟
۸ -نقاط قوت و ضعفت رو چند تایی بگو؟
۹ -چه چالش هایی در زندگی داشتید و چه راه حل هایی براشون داشتین؟
۱۰-اگر جای من مصاحبه روانشناسی داشتی چه سواالیی می پرسیدید؟
۱۱-چه کارهایی برای پیشرفت خودت انجام دادی؟
۱۲-تست هوش هیجانی میدونی چیه؟ چقدر باهاش آشنایی داری؟
۱۳-اگر رییست کار خالف ازت بخواد. چه می کنی؟
۱۴ -استاندار شهرتون اسمش کیه؟
-تا حاال جایی مدیریت کردی حاال نه سازمان هر جایی مثال خونه؟ وظیفه یک مدیر چیه بنظرت؟
۱۶-تاقبل از اینکه بیای مصاحبه ، مهم ترین خبری که هر روز در موردش بحث میکردن تو کشور چی بود؟
۱۷-ریاضیت چطوره ؟ ۷ تا از ۱۰۰ کم کن و سریع با همین ریتم ۶ تا عدد این محاسبه رو بگو؟
۱۸ -مشکل یا موقعیتی بوده که تونسی به شیوه خالقانه حلش کنی ؟) اگر بگی پیش نیومده پس یعنی کمتر
خالقیت داری حتما یه چیزی بگید(
۱۹ -بزرگترین تغییر توی زندگیت چی بوده چطور تونسی باهاش کنار بیای؟
۲۰ -در محیط کار با همکارت کار فوری داری و دسترسی بهش نداری چه راهکاری داری؟
۲۱-داری یک کار حیاتی برای شرکت انجام میدی که بقاء شرکت به اون کاره بستگی داره ، خبر خیلی بدی
میشنوی چه کاری انجام میدی؟ ول میکنی میری؟
۲۲ -تصمیم اشتباه زندگیت چی بوده و اینکه چطور اصالحش کردی؟
۲۳ -یکی از همکارات کار اشتباه انجام میده چیکار میکنی؟
۲۴ -مهمترین دغدغه فعلی جوانان ایران چیه و راه حل پیشنهادی شما چیه؟
۲۵ -به نظرتون مصاحبتون چطوره ، به سواالت مطروحه این مصاحبه چه نمره ای میدی؟ چرا؟
۲۶ -به یک مراسم دعوت شدی هیچ کس نمیشناسی اون چند ساعت چطور میگذرونی؟
۲۷ -اوقات فراغت چکار میکنی؟
۲۸ -برای یک کاری ۴۸ ساعت وقت داشته باشی و به تعطیلی بخوری کسی نباشه کمکت کنه چکار میکنی؟
تا حاال کجا سعی کردی منطقی باشی مثال بزن؟
۳۰ -بزرگترین دستاورد زندگیت چی بوده؟
۳۱-نوآوری تا حاال داشتی؟ یکم برامون بگو از اون؟
۳۲-ا گه یکی از افراد گروه با وجود تالشش بازم کارایی نداشته باشه چیکار میکنی براش ؟ یا چی میگی بهش
ناراحت نشه؟
۳۳--اگه بهت بگن پروژه رو ظرف ۶ماه تمام کن از کجا میفهمی ظرف ۶ماه تمام میشه یا نه؟
۳۳-اگه توی یه شرکت، فروش شرکت پایین اومده بهت میگن مشکل کار رو پبدا کن و حل کن چیکار میکنی؟
۳۴ -چه خالقیتی در خودت میبینی که متقاعد میکنه مارو تا استخدامت کنیم؟
۳۵ -در چه صورت سازمانی که استخدام شدی رو رها میکنی؟اگه بگی نه؟ میگه اگر به شخصصیت توهین بشه
چی؟) سنجش طاقت پذیری و صبر و تحمل(
۳۶ -چندتا از مهم ترین تصمیم هایی که گرفتی؟
۳۷-امنیت شغلی برات مهمه یا امنیت سازمانی ؟ اصال کال امنیت شغلی به سازمان بستگی داره یا خود فرد؟
۳۸ -اگه ببینی یکی از همکاران خالف قوانین کار میکنه , چیکار میکنی؟
۳۹ -برای اینکه توی محیط کار با افراد مختلف به مشکل برنخوری چیکار میکنی؟
۴۰-چه جوری یک همکاریو که همش با تو لجه و غیبتت میکنه رو به خودت نزدیک و دوست میکنی؟
۴۱ -نقطه عطف زندگیت؟ و هم بزرگترین ای کاش زندگیت که اگه برگردی عقب..؟
۴۲-اگر بخای بین مادرت و شغلی که فوق العاده براش زحمت کشیدی و بهش رسیدی یکی انتخاب کنی؟؟
--وقتی از مشتری عصبانی بشی چیکار میکنی ؟ داد و بیداد میکنی؟ چطور رفتار میکنی تا نه اون نه بقیه متوجه نشن؟
۴۴ -در یک شرایط بحرانی چه واکنشی از خودت نشون میدی؟
۴۵ -مهم ترین دغدغت تو زندگی چیه؟
۴۶ -اگر فرصت داشته باشی تنها یک آرزو کنی .برای کی آرزو میکنی؟
۴۷-چطور با محدودیت خودت و کارت مبارزه میکنی؟ مثال تو همین شغلت مگه محدود نیسی به ساعت یا پوشش خاصی؟؟
۴۸ -اگر شما کارتو به بهترین نحو انجام بدید ولی باالدستتات در اداره باهات لج باشند چیکار میکنی؟ به کی میگی؟
۴۹-حاضری مکررا خطای یک آدم ضعیف ) دست و پاجلفتی( رو بپوشونی تا اون پیش بقیه همکاراش کوچیک نشه؟
۵۰ -راجع به شهری که قبول شدی اطالعاتی داری ، جاهای گردشگری و....؟ میتونی خودتو با مردمش وقف بدی ؟
۵۱ -ایا تفاوت فرهنگی بین مردم شهری که قبول شدی با شهر خودت وجود داره ؟ اگر داره چی؟
۵۲ -عصبانی بشی چیکار میکنی؟
۵۳ -اگر رفتی مسافرت و چیزی جا گذاشتی چه می کنی؟ عصبی می شی؟اگه مسافرت مسافتش خیلی طوالنی و اون چیزی که
یادت رفته خیلی ضروری باشه چی؟
-بازم برای ما از مهارت های مدیران چیه؟ به نظرت یک مدیر همیشه باید تصمیم گیرنده باشه؟

۵۵-اگر میبینی ایده ای داری که باعث پیشرفت سازمانه اما کارفرما قبولت نداره چیکار میکنی؟
۵۶ -مهم ترین خصوصیت اخالقی ات و بدترین خصوصیت اخالقی ات؟) همون نقطه ضعف و قوت به فرمی دیگه
-آیا هر کسی باید خط قرمزی توی زندگی داشته باشه ؟ چرا؟ خودت چطور خط قرمز زندگیت حفظ میکنی؟ کارفرمات پا گذاشت
روی خط قرمزت چی؟
۵۸ -مشاهیر هنری شهری که زندگی میکنی چند تا بگو؟
۵۹ -اگه بهت پیشنهاد مدیریت بدن قبول میکنی؟ حاال آره یا نه دلیلش بگو؟
۶۰ -اگه یه شغلی بهت پیشنهاد کنن ۲برابر این حقوقت دستمزدش باشه ساعت کاریش هم کم چیکار میکنی؟
۶۱ -برنامه ت برا ۵سال اینده ت چیه؟
۶۲ -اگه بخوای یه مسافرت رو مدیریت کنی چیکار میکنی؟ تنهایی میتونی؟
۶۳ -اگه فرضا رئیس مستقیم یا غیر مستقیم سعی در تحقیر کردنت باشه پیش همکارات ، چیکار میکنی؟
۶۴ -اگر کارفرمات بین تو و سایر کارمندان فرق قائل بشه به کی شکایت میکنی؟ یا اصن مهمه برات؟
۶۵ -اگر با وجود تالش زیاد در اداره، حقوقت رو دیر بدن یا موقتا ندن چیکار میکنی؟
۶۶-اگر خودت مشکل ضروری داشته باشی و نیازمند پول بیشتر باشی و همکارت بخاطر بچه مریضش ازت پول بخاد میدی؟
۶۷ -اگر چون تازه وارد اداره شدی بهت کارهای غیر متعارف شغلت پیشنهاد بشه انجام میدی مثال چای درست کردن؟
۶۸ -از ۲۰چه نمره ای به اعتماد نفست؟اگر کمتر ۲۰ میدی دالیلش بگو؟
-چرا فکر میکنی ما تورو با مدرک پایینتر بهتره استخدام کنیم ولی یکی با مدرک باالتر از تو رو خیر؟
۷۰-چرا بعضی خودشونو دست کم میگیرن؟ این مشکل از چیه؟
۷۱ -از کجا بدونیم انگیزه تو برای کار بهتر و مفید بودن از رقیبت بیشتره؟
۷۲ -اگر همه مراحل استخدام شدنت طی شده باشه اما خانوادت مخالف این شغلت باشن و اصال راضی هم نشوند چطوری این دوراهیو
برطرف میکنی؟ )اگه بگی اونا مهم میگی پس اهدافت چی؟این همه تالش ؟؟(
۷۳ -ما رو مطمین کن که اگر شغل با درآمد باالتر موقعیتش داشتی نمیری ؟
۷۴ -شهردار شهرت و استاندار کیه؟ بخای با اونا حرف بزنی استرس میگیری؟
۷۵ -درباره دوره نوجوونی ومشکالتش چی میدونی؟
۷۶ -مهارت حل مسئله ات چطوره؟
۷۷ -تا حاال فعالیتهای اجتماعی فرهنگی انجام دادی ؟ اگه آره چندتاش نام ببر؟
۷۸ -چطوری با دیگران ارتباط برقرار میکنی؟ ابزار این ارتباطت چیه؟) نگید تلگرام خخخ(
۷۹ -اگر مادرت مریض باشه و کارفرما بهت مرخصی نده چیکار میکنی؟
۸۰ -چه جوری تعامل بین همکارانت ایجاد میکنی؟

 

سری یازدهم تجربیات >

 

مشاهده لیست تجربیات

 

سری نهم تجربیات >

ای استخدام

از تجربیات دیگران استفاده کنید!

مطالعه تجربیات شرکت کنندگان آزمون‌های استخدامی سازمان‌های مختلف در دوره های گذشته می تواند نقش بسزایی در قبولی شما در سازمان مورد نظر داشته باشد.

۵ نظر برای سوالات مصاحبه آزمون استخدامی آموزش و پرورش سری دهم

  • ا
    الی
    ۱۳ تیر ۱۴۰۱، ۱۲:۴۲
    سلام ممنون تز سایت خوبتون درباره سند تحول بنیادین چه طور سوال کردند؟ سند تحول بخش آموزش و پرورش رو بخونیم کافیه؟
    • م
      مصطفی
      ۱۰ تیر ۱۴۰۱، ۰۱:۲۵
      برام دعا کنید مصاحبه رو دربیام
      • م
        محمد محسن
        ۸ تیر ۱۴۰۱، ۲۰:۵۲
        در مدارک نوشته برای کارشناسی ارشد داشتن پایان نامه امتیاز است می خواستم بپرسم آیا روز دادن مدارک باید یک کپی از تمام صفحات پایان نامه را هم به آنها تحویل داد یا نه
        • م
          متین مشاور
          ۸ تیر ۱۴۰۱، ۱۴:۱۵
          به اون دوست مشاورمون
          اگه اینجایید میشه بگید سوالات تخصصی چی پرسیدن؟
          • م
            محمد محسن
            ۸ تیر ۱۴۰۱، ۲۰:۵۲
            در مدارک نوشته برای کارشناسی ارشد داشتن پایان نامه امتیاز است می خواستم بپرسم آیا روز دادن مدارک باید یک کپی از تمام صفحات پایان نامه را هم به آنها تحویل داد یا نه

          لطفا سوالات و نظرات خود را بیان کنید

          ثبت پاسخ