فیلترها
محدوده
عنوان شغلی
فیلتر جستجو
کارفرما هستید؟
درحال جستجو...
برای مرتبسازی آگهیها براساس نزدیکترین، موقعیت مکانی خود را وارد کنید
مهندسی صنایع رشتهای است که با طراحی، بهبود و پیادهسازی سیستمهای یکپارچهای از افراد، مواد، اطلاعات، تجهیزات و انرژی مرتبط است. این رشته بر پایه دانش تخصصی و تبحر در علوم ریاضی، طبیعی، اجتماعی و نیز قوانین و روش های تجزیه و تحلیل مهندسی و طراحی بنا نهاده شده است تا به کمک این علوم و قوانین، به تعیین، پیشبینی و ارزیابی نتایج حاصل از سیستمهای یکپارچه بپردازد.
با گذشت زمان و توسعه کارخانهها، نیاز به روشهای علمی برای مدیریت این گونه واحدها افزایش یافت و بدینسان زمینههای لازم به منظور شکلگیری و ظهور مهندسی صنایع فراهم آمد. توسعه ابتدایی رشته مهندسی صنایع، ارتباطی جداییناپذیر با فعالیت گروهی از محققین اواخر قرن نوزدهم دارد.
فردریک تیلور و آغاز تجزیه و تحلیل روشها
شخصی که او را پدر مدیریت علمی و مهندسی صنایع میشناسیم، فردریک تیلور (1915-1856) است. وی که یک مهندس مکانیک بود، در طول فعالیت خود در صنایع فولادسازی، روش بهتری را برای انجام فعالیتهای کاری کارگران پایهگذاری کرد و به این ترتیب به عنوان اولین فردی که یک تئوری کامل در اصول مدیریت و مطالعه روش را پایهگذاری و تکمیل کرده، شناخته شد.
زمانی که تیلور به عنوان سرکارگر در شرکت فولادسازی میدویل فعالیت میکرد، ابتدا شروع به بررسی و حل مسائلی از قبیل بهترین روش انجام کار و شناسایی عناصر کاری کرد. چند سال بعد که او در صنایع فولاد بتهلم مشغول فعالیت بود، مطالعه مشهوری در زمینه روش انجام کار در معدن سنگ انجام داد. تعداد 400 تا 600 کارگر مشغول جابجا کردن سنگ بودند. وی با مطالعه اندازه بیلها و مقدار موادی که با هر بیل میتوانستند جابجا شوند، به این نتیجه رسید که اگر هر بیل 5/21 پوند بار را جابجا کند، مقدار موادی که در روز جابجا میشود بیشترین مقدار ممکن خواهد بود. بدین وسیله این امکان فراهم شد که در طول سه روز بدون کاهش حجم تولید، تعداد کارگران تا 140 نفر کاهش یابد. با این روش هزینه استخراج از 7 تا 8 سنت در تن به 3 تا 4 سنت در تن کاهش یافت.
یکی دیگر از کارهای بزرگ تیلور در بتهلم بارکردن آهن خام روی واگنهای باری بود. برای این کار نیاز بود که کارگر آهن خام را از یک توده روی زمین بردارد، روی یک تخته شیبدار حرکت دهد و درون واگن خالی کند. تیلور با مطالعه عمیق این مجموعه ساده حرکات، توانست برنامه زمانی برای انجام هر فعالیت ارائه دهد و دستمزد روزانه کارگران را بر اساس میزان کار انجام شده و نه بصورت روزانه پرداخت کند. با به کاربردن روش جدید هر کارگر ماهر و قوی 47 تن آهن خام را در روز جابجا میکرد و 85/1 دلار دریافت میکرد در حالی که قبلا به طور متوسط 12 تن آهن خام جابجا میشد و به هر کارگر 15/1 دلار پرداخت میشد. کارگران در ابتدا به مخالفت با دیدگاه تیلور پرداختند اما بعد از مطرح نمودن یک سیستم پرداخت تشویق نقدی آنان نیز با تیلور همراه شدند.
در آن هنگام تیلور به پیشرفتهای مهمی در روشهای انبارداری و استاندارد کردن شغلها دست یافت. وی به کمک گانت توانست دستمزد کلیه کارهای تولیدی را بر مبنای میزان تولید تدوین کند. آخرین کتاب تیلور، اصول مدیریت علمی اولین تلاش در جهت ترسیم یک فلسفه مدیریت است. او اولین فردی بود که سعی داشت با مرتبط نمودن و شناساندن عناصر مختلف مدیریت، به مفهومی همگون دست یابد. فرمول او برای به حداکثر رساندن سطح تولید شامل سه عنصر کار مشخص، زمان مشخص و روش مشخص است که این فرمول از مفاهیم پایه مهندسی صنایع است. نویسندهای به نام جیمزچاپمن، نقش بینظیر تیلور را به صورت زیر عنوان نموده است:
گانت یک مهندس هم عصر تیلور بود که تاثیری ژرف در توسعه تفکر مدیریتی گذاشت. اهم فعالیتهای وی طی سالهای همکاری با تیلور و به عنوان مشاور در صنعت را میتوان به شرح زیر برشمرد:
با وجود این که گانت به علت همکاری وسیع با تیلور به شدت تحت تاثیر وی بود، اما این دو در برخورد با مفهوم مدیریت علمی دو دیدگاه جداگانه اتخاذ کردند، تیلور به خصوصیات علمی و تکنولوژیکی کار در صنعت علاقمند بود، در حالی که گانت به مسائل و فاکتورهای انسانی توجه بیشتری داشت.
فرانک و لیلیان گیلبرت در اوایل قرن بیستم در توسعه مطالعات حرکت به عنوان تکنیکی در امور مهندسی و مدیریت تشریک مساعی فراوان نمودند. کار معروف فرانک در زمینه بهبود روش است. وی موارد زیادی را مشاهده کرد و همان تفاوتهای اساسی در روشها و حرکات برای انجام فعالیتی واحد، وی را مصر ساخت تا بهترین روش را بیابد. در این گذر او بسیاری از ابزارهای کاری را بهبود بخشید. او و همسرش از اولین کسانی بودند که از تصاویر متحرک برای مطالعه کارها و حرکات استفاده کردند. علاقه لیلیان به ملاحظات روانشناسی صنعتی، در بسیاری از نوشتههای او هویدا است. او نقش مهمی در موضوعاتی از قبیل دادن فرصت به کارگران بی مهارت برای افزایش مهارت، مطالعه استراحتهای مجاز برای رفع خستگیهای غیرقابل ترمیم، و دیگر موضوعهای مرتبط داشت.
هرینگتون امرسون، مفاهیم مدیریتی خود را همزمان با تیلور، گانت و گیلبرتها توسعه داد و آنها را در دهه 1900، هنگامی که در راهآهن سنتنف مشغول فعالیت بود، بکار برد. از جمله کارهای مهم او، سیستم پرداخت حقوق به کارگران براساس میزان کار انجام شده در روز است. نکتهای که باعث تمایز این کار و انواع مشابه قبلی است، قراردادن میزان حقوق پایه برای گذراندن زندگی کارگر است. وی در یکی از کتابهایش به نام دوازده اصل سودمندی موارد زیر را شرح میدهد:
1.تعریف واضح هدف 2. عقل سلیم و قضاوت درست 3. مشاور با صلاحیت 4. نظم و انضباط در کار 5. اصول و برنامههای قانونی 6. دفاتر و یادداشتهای قابل اعتماد، در دسترس و مناسب 7. اقدام سریع و به موقع 8. استاندارد کردن شرایط کاری 9. عملیات استاندارد 10. آموزش عملی 11. استانداردهای تدوین شده. 12.پاداشهای افزایش کارآیی.
تهیه فهرستی از تمامی کسانی که در توسعه مهندسی صنایع نقش داشتهاند مشکل و شاید غیر ممکن باشد، اما شایسته است به تعدادی از آنها اشارهای داشته باشیم.
تعداد زیادی از ایدهها و روشهای ابداعی افرادی که در این مقاله ازآنان نام برده شد توسط محققان دیگری اصلاح و تکمیل شد، هر چند که هنوز هم این اندیشهها، اساس مهندسی صنایع است. با توسعه کاربرد مدیریت علمی، تحولی در کارخانهها به وجود آمد. و کارآیی و بهرهوری کارخانههایی که این اصول را به کار گرفتند چندین برابر شد. از این به بعد اجراکنندگان روشهایی که توسط تیلور و دیگران معرفی شده بود، خود را مهندس صنایع نامیدند. البته تا این زمان هیچ دانشکدهای تحت عنوان دانشکدهی مهندسی صنایع وجود نداشت. در دهه 1920 چندین دانشگاه در آمریکا، رشته مهندسی صنایع را دایر نمودند. اولین درجه دکترای مهندسی صنایع در سال 1933 به بارنس در دانشگاه کرنل داده شد. تز دکتری بارنس در زمینه مطالعهی حرکت بود.
در جنگ دوم جهانی (1950،1939) به علت نیاز کشورهای شرکت کننده در جنگ، فعالیتهای صنعتی گستردهای، به خصوص در زمینه صنایع نظامی انجام گرفت. در این دوره نیاز به افزایش راندمان تولید کارخانهها بیش از هر زمان دیگر لازم بود. لذا روشهای جدیدی چون استانداردهای زمانی از پیش تعیین شده، مهندسی ارزش و تجزیه و تحلیل سیستمها برای افزایش بهرهوری به وجود آمدند. یکی از موارد قابل توجه در جنگ جهانی دوم فعالیتهایی بود که تحت عنوان تحقیق در عملیات شناخته شد. تیمهای تحقیق در عملیات متشکل از گروهی از دانشمندان در زمینههای مختلف علمی بود. این تیمها فعالیتهایی در جهت هدایت و هماهنگی عملیات نظامی انجام میدادند. بعد از جنگ، آن دسته از روشهای مهندسی صنایع که در طول جنگ به وجود آمده بود، در دوران پس از جنگ به منظور فعالیتهای تولیدی و خدماتی گسترش یافت. عمده فعالیتهای مهندسی صنایع در سالهای بعد از جنگ را میتوان به صورت ذیل دستهبندی کرد:
به تدریج با پیشرفت کامپیوتر، امکان استفاده گسترده از آن در زمینههای مختلف فراهم شد. در این میان مهندسان صنایع، در زمینههای گوناگونی از کامپیوتر بهره جستند؛ از جمله برای حل مسایل پیچیده صنعتی از شبیهسازی کامپیوتری استفاده کردند. همچنین از کامپیوتر برای حل مسایل برنامهریزی ریاضی و ایجاد سیستمهای اطلاعات مدیریت استفاده شد. در دهه 1950 استفاده از کامپیوتر برای کنترل فرآیندهای ماشینی آغاز شد. در طراحی و توسعه کنترل فرآیندهای ماشینی، مهندسان صنایع نقش عمدهای را ایفا کردهاند. استفاده از کامپیوتر به زمینههای سنتی مهندسی صنایع، نظیر اندازهگیری کار، تعیین محل کارخانه، مهندسی روشها و…. نیز کشانده شد.
در سالهای 1950تا1960 در مورد برنامهریزی و کنترل فرایندها، به طراحی و تحلیل سیستمها توجه زیادی معطوف گردید. روش طراحی و تجزیه و تحلیل سیستمها، روشی است که در جنگ دوم جهانی بدان توجه زیادی شد، و تعدادی از شرکتها روش دوران جنگ را به روشی که بتواند مورد استفادهشان قرار گیرد تبدیل کردند. از دیگر موارد توسعه مهندسی صنایع بعد از جنگ، بکارگیری روشهای ریاضیات عالی برای حل مسائل صنعتی و تجاری است. تئوریهای آمار در این رابطه مورد استفاده فراوانی قرار گرفت.
یکی دیگر از روشهایی که کاربرد گستردهای یافته است، برنامهریزی شبکهای است. این روش در سال1950 توسط دفتر پروژههای ویژه نیروی دریایی آمریکا برای کنترل طرح و ساخت موشکهای پولاریس ابداع شد. روشهای برنامهریزی شبکهای ، مانند روش مسیر بحرانی و روش ارزیابی و بازنگری پروژه، برای برنامهریزی و کنترل طرحها و پروژههای گوناگون به کار گرفته میشود تا این پروژهها در کوتاهترین زمان و با کمترین هزینه به اتمام برسند.
توجه بسیار زیاد مهندسان صنایع به مطالعه سیستمهای متشکل از انسان، مواد و تجهیزات از موارد عمدهای است که از ابتدا، رشته مهندسی صنایع را از دیگر رشتههای مهندسی متمایز کرده است. نقش اساسی انسان در صنعت و جنبههای روانی و اجتماعی محیط کار موجب تاکید خاص مهندسان صنایع بر علوم رفتاری، علوم اجتماعی و فاکتورهای انسانی شده است.
مهندسی ارزش، یکی دیگر از دستاوردهای جنگ دوم جهانی است که توسط لری مایلز ابداع شد. علاوه بر فعالیتهای فوق، زمینههای جدیدی به وظایف مهندسین صنایع اضافه شده است. پیشرفتهای علوم کامپیوتر و تکنولوژی موجب پیدایش سیستمهای نظیر طراحی و ساخت به کمک کامپیوتر (CAD/CAM)، سیستمهای ساخت انعطافپذیر (FMS) و سیستمهای ساخت یکپارچه کامپیوتری (CIM) و روباتها شده است که افق گستردهای را پیش روی مهندسان صنایع برای حل مشکلات فنی و اقتصادی فرآیندهای صنعتی گشوده است.
به طور خلاصه، مهندسی صنایع دانش موثری برای پیشبرد هدفهای هر سازمان است. چرا که هر سازمان از سیستمهایی که مرکب از افراد، مواد، اطلاعات، تجهیزات، و انرژی است تشکیل شده است و مهندسی صنایع برای کمک به بهبود یا ایجاد چنین سیستمهایی به وجود آمده است.
آگهیهای استخدام مهندس صنایع را هر روز از طریق این صفحه میتوانید مشاهده کنید. شما پس از جستوجو در بین انبوه آگهیهای استخدام مهندس صنایع و انتخاب مناسبترینشان میتوانید برای کارفرما یا شرکت مورد نظر «رزومه» ارسال کنید. همچنین پیشنهاد میکنیم «تستهای شخصیتشناسی» موجود در سایت را انجام دهید و ضمن مطالعه گزارش اختصاصی آنها شناخت بهتر و بیشتری از روابط فردی، اجتماعی و شغلی خود کسب کنید. همین طور برای آشنایی بیشتر با این شاخه از مهندسی و مسئولیتهای مهندس صنایع پیشنهاد میکنیم صفحه آشنایی با شغل مهندس صنایع را مطالعه کنید.