نتیجه آزمون هالند رسمی بین المللی - Holland
واقع گرا - R
مدیر و جسور - E
اجتماعی - S
هنرمند - A
قاعده مند - C
محقق - I
این تیپ شخصیت شغلی معمولا بیشتر دوست دارند با دستاهاشان کار کنند، روی دنیای فیزیکی تمرکز دارند و بیشتر از مهارت های فیزیکی استفاده میکنند.
- علاقه دارند مکان ها را بگردند و مکرر‌‌‌‌اً میل به ماجراجویی دارند.
- علاقه به تعمیر، درست کردن با دستاهاشان دارند مثل تعمیر ابزار و ماشین و معمولا کار بیرون از خانه را ترجیح می دهند.
پایدار، اظهارکننده، قدرت فیزیکی، کاربردی، مستقل، منطقی،مسولیت پذیر.
مسائلی که متمرکزاند را به مسائل انتزاعی ترجیح میدهند، راه حل های عملی و اجرایی را برای حل مسئله ترجیح میدهند.
قابل اعتماد، اهل عمل، صرفه جو، خوش دست، مقاوم، ماجراجو، قدرتمند، واقع بین، مستقل، هماهنگ، محتاط، طبیعی، معقول، ورزشکار.
راه انداختن کار ها، توانمندی بدنی، چالش های فیزیکی، سنت، استادی(صنعتگری)، حس مشترک، قابل اعتماد و عملی بودن.
ساختن، تعمیر کردن، بیرون بودن از خانه.
تعمیرات، حل مشکلات، کار با ابزار و ماشین، مهارتهای مکانیکی، هماهنگی جسمی(فیزیکی).
درست کردن و تعمیر کردن، حل مسائل متمرکز، استفاده از ابزار و ماشین، تولید نتیجه محسوس، بهره برداری از تجهیزات سنگین، انجام کار های دستی، کار کردن به تنهایی، پیدا کردن حل های مکانیکی، مسائل
معماری، کشاورزی، مهندسی، تکنولوژی پزشکی، عدالت اداری، تحصیل فیزیکی
سازماندهی شده، در خط اختیار روشن، پایدار، بیرون خانه ای، تولیدی-صنعتی
جنگلبان، مدیر حیات وحش، مکانیک خودرو، طراح،مهندس، کارگر تولیدی، تکنسین آزمایشگاه دندانپزشکی، بازرس کنترل کیفیت.
جستجوی مشاغل مرتبط با تیپ شخصیتی واقع گرا
این تیپ شخصیت شغلی هدف گرا هستند و می خواهند که نتیجه ی کار را ببینند.
- آن ها با مردم و توسط آن ها کار میکنند ولی به شروط رهبری و واگذاری مسئولیت ها به آن ها برای سازماندهی و یا سود مالی.
- این افراد تمایل به کار با درجه انرژی بالا دارند.
- آن ها تنظیمات کسب و کار را ترجیح می دهند و معمولا می خواهند رویداد های اجتماعی اهدافی پشت معاشرت کردن داشته باشد.
مطمئن، متقاعد کننده، نشان دهنده رهبری، علاقه به قدرت و جایگاه بالا.
با مهارت های رهبری به مشکلات حمله میکنند،تصمیم گیرنده هستند.
جاه طلب، رقابتی، آگاه از وضعیت، متقاعد کننده، مدعی، ماجراجو، شوخ طبع، ریسک پذیر، مادی گرا، پر انرژی، محبوب، دوستانه، مطمئن، خوشبین، ارتجاعی.
تأثیر بر دیگران، وضعیت، موقعیت رهبری، قدرت و اقتدار،داشته های مادی، پاداش مالی، سود کردن، هیجان، ریسک کردن.
متقاعد کردن، فروختن، رهبری کردن.
کسب و کار هوشمندانه، اقناع و فروش، رهبری، تعامل اجتماعی، تحقق اهداف سازمانی.
خرید و فروش، متقاعد کردن دیگران، بحث در مورد ایده ها، مدیریت مردم و پروژه ها، رهبری گروه ها، سرگرم کردن مشتری ها، سخنرانی کردن (ارائه دادن)، مانور سیاسی، بحث در مورد کسب و کار
مدیریت کسب و کار، خرید، سرمایه گذاری، سیستم اطلاعات کامپیوتری، علوم سیاسی، حقوق
تجارت گرا، متأثر، رقابتی، کار آفرینی، سودساز، سریع
نماینده فروش، مقام دولتی منتخب، خریدار، دلال معاملات ملکی، مدیر رستوران، مدیر مسافرتی، مدیر بازاریابی، مدیر منابع انسانی، آژانس مسافرتی.