نتیجه آزمون هوش هیجانی بار-آن | Bar-On

شرکت کننده: بهنام یونسی

بار-آن هوش هیجانی را اینگونه تعریف می‌کند:

«یک دسته از مهارت‌ها، استعدادها و توانایی‌های غیر شناختی که توانایی موفقیت فرد را در مقابله با فشار‌ها و اقتضاهای محیطی افزایش می دهد.»

هوش هیجانی و مهارت‌های هیجانی طی زمان رشد می‌کنند، طی زندگی تغییر می‌کنند و می‌توان با آموزش و برنامه‌های اصلاحی مانند تکنیک‌های درمانی آن را بهبود بخشید.

بار-آن ۱۵ مولفه هوش هیجانی را در ۱۵ خرده مقیاس در پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن معرفی کرده است که هریک از این ۱۵ مقیاس در یکی از ۵ دسته‌بندی توانایی رفتاری زیر قرار می‌گیرند:

  1. مهارت‌های فردی و شناخت فردیخودآگاهی هیجانی، ابراز وجود یا قاطعیت، احترام به خود، خود شکوفایی، استقلال
  2. مهارت‌های درک دیگرانهمدلی، روابط با دیگران، مسئولیت پذیری
  3. سازگاری، مدیریت و انطباق پذیریحل مسئله، واقعیت آزمایی، انعطاف پذیری
  4. مدیریت استرس و هیجانتحمل استرس، کنترل محرک خارجی
  5. خلق عمومی و تاثیرگذاری اجتماعیشادکامی، خوش بینی

بررسی نتایج

نتیجه کلی

٪۸۸ خوب

نتیجه کلی آزمون هوش هیجانی شما

نتیجه آزمون براساس ۵ دسته‌بندی توانایی رفتاری

نتیجه آزمون براساس ۱۵ مقیاس هوش هیجانی بار-آن

۱) مهارت‌های فردی و شناخت فردی - Interpersonal Skills

مهارت‌های فردی و شناخت فردی

٪۹۰ خوب

خود آگاهی هیجانی، توان فهم احساسات شخصی، جرات و توان بیان احساسات و تفکرات، دفاع از حقوق شخصی، احترام به خود، عزت نفس، استقلال و شکوفایی استعدادهای بالقوه همه در این دسته قرار می‌گیرند.

۱-۱) خودآگاهی هیجانی - Emotional Self Awareness

خودآگاهی هیجانی

٪۸۴ متوسط

خود آگاهی هیجانی شامل توانمندی‌های تشخیص و درک احساسات و تمیز دادن تفاوت بین آنها جهت پی بردن به اینکه شخص چه حسی دارد و این حس چگونه در وی شکل گرفته است و همچنین محل زایش این حس کجا می‌باشد است.

تاثیر در کار

مفاهیم احساسی:

افراد با توانایی خودهیجانی بالا، احتمالا به طور پیوسته درون خود مشغول گفت و گو با خودشان هستند و به این طریق احساسشان را مشخص و معین می‌نمایند. با اینکه این موضوع برای آن‌ها یک مسئله ساده است، اما برای سایر افراد در پیش گرفتن رویکردی مانند آن‌ها، در تقابل با احساساتشان امری دشوار می‌نماید. آن‌ها دانش احساسی بالایی دارند، پس می‌توانند از آن، برای تصمیم‌گیری، همکاری و مدیریت استرس استفاده نمایند.

پیامد های اجتماعی رفتاری:

کسانی که با این افراد در ارتباط هستند، اغلب به دلیل درک احساسی و توانایی ارتباطی آن‌ها، سود می‌برند. این سطح ارتباطی در دراز مدت می‌تواند روابط سازنده و یا حتی روابط شخصی سازنده‌ای را برای آن‌ها شکل دهد. از آن‌ها به عنوان میانجی‌گر در مشکلات و درگیری‌ها بین افراد و تیم‌ها یاد می‌شود، دلیل این موضوع توجه و ظرافت آن‌ها در دیدن وضعیت احساسی افراد و توانایی تشخیص و پیشبینی داده‌های حسی می‌باشد. در صورتی که از قابلیت خودشناسی احساسیشان بیش از حد استفاده کنند، تبدیل به فردی بسیار حساس در خصوص مسائل احساسی می‌شوند و در خصوص مسائل احساسی مشکلاتی را مشاهده و تجربه می‌کنند که دیگران قادر به مشاهده آن در سطح بینشی این افراد، نمی‌باشند.

۲-۱) ابراز وجود یا قاطعیت - Assertiveness

ابراز وجود یا قاطعیت

٪۸۴ متوسط

ابراز وجود و قاطعیت به معنای نشان دادن احساسات و بیان عقاید و افکار بدور از هرگونه تنش می‌باشد. ابراز وجود در سه بُعد مختلف بررسی می‌شود:

الف) توانایی بیان احساساتی مانند ابراز خشم، صمیمیت و نیازهای جنسی

ب) توانایی بیان عقاید مانند بیان عقاید مخالف با دیگران و اتخاذ مواضع روشن

ج) توانایی ایستادگی در برابر ناحق و مخالفت با آن

افراد قاطع می‌توانند احساساتشان را به شکلی روشن و واضح اما بدون پرخاش و توهین بیان کنند.

تاثیر در کار

مفاهیم احساسی:

افراد با توانایی قاطعیت بالا، اعتقاد راسخی در خصوص چیزی که پای آن ایستاده‌اند، دارند و با قدرت و حساسیت در خصوص آن موقعیت مقاومت می‌کنند. در حالی که دارا بودن این مهارت یک موضوع حیاتی است، باید مراقب باشند هنگامی که در حال دفاع از موقعیت خود هستند، نکات ویژه و بازخوردهای مختلف را به درستی بشنوند تا مواردی را که می‌توانند نظر آن‌ها را تغییر دهند، از دست ندهند. در حالی که برخی موقعیت‌ها، موضع‌گیری قاطعی میطلبند، اما برخی دیگر از شرایط نیازمند انعطاف پذیری بیشتری می‌باشند.

پیامد های اجتماعی رفتاری:

سطح قاطعیت و اعتماد به نفس این افراد به گونه‌ای است که می‌توانند در زمان مناسب کلمات مناسبی را برای بیان شفاف و قاطع منظورشان پیدا کنند. در نتیجه‌ی این موضوع ممکن است تیم، او را فردی که در درگیری‌ها به شکلی فعالانه حضور دارد، منابع سازمانی را به عنوان اهرم استفاده می‌کند و صدایش را برای رساندن نظرات و بازخوردهایش به راحتی بالا می‌برد، بشناسند. آن‌ها باید تفاوت میان ابراز وجود و پرخاشگری را بدانند و آگاه باشند که در زمینه کاری به عنوان چه شخصی دیده می‌شوند. بیش از حد اعتماد داشتن به توانایی‌های خود یا دفاع خشک از موقعیتشان، فقط می‌تواند منجر به عدم سازندگی، لجبازی و پرخاشگری شود.

۳-۱) احترام به خود - Self Respect

احترام به خود

٪۹۴ عالی

احترام به خود شامل توانایی محترم شمردن خود، قبول احساسات و هیجانات شخصی، توانمندی‌ها و محدودیت‌ها، باور درونی به خود و کسب یک هویت رشد یافته که در ارتباط با افراد دیگر دچار احساس حقارت نمی‌کند، می‌باشد.

تاثیر در کار

مفاهیم احساسی:

افراد با عزت نفس (احترام به خود) بالا، در موقعیت‌های احساسی به حداکثر پتانسیل کاری خود می‌رسند و می‌توانند با اعتماد به نفس بیشتری نسبت به افرادی که اعتماد به نفس متوسطی دارند، وارد موضوعات و درگیری‌ها شوند. خود را در شرایطی واقعی محک بزنید تا بتوانید حداکثر توانایی‌هایتان را حفظ کنید.

پیامد های اجتماعی رفتاری:

توانایی آن‌ها در قبول نقاط قوت و ضعفشان اغلب توسط سایرین به عنوان اعتماد به نفس شناسایی می‌شود. اطرافیان غالباً به همین دلیل جذب افراد با اعتماد به نفس بالا می‌شوند و به نصایح آن‌ها گوش فرا می‌دهند. اگر به این توانایی‌تان اعتماد کافی دارید، عمدتاً سعی می‌کنید در راستای بهبود همین توانایی قدم بردارید، اما بهتر آن است که از این قابلیت استفاده نموده و سایر توانایی‌هایتان را نیز بهبود بخشید. برای آنکه گرفتار غرور کاذب نشوید، بهتر است بجای تکیه بیش از حد به خود که ناشی از اعتماد به نفستان است، از دیگران نیز کمک گیرید و با آنان همدلی کنید.

۴-۱) خود شکوفایی - Self Actualization

خود شکوفایی

٪۹۷ عالی

به توانایی شکوفا کردن قابلیت‌های بالقوه خود و تبدیل آنها به توانایی بالفعل خود شکوفایی می‌گویند. این بخش از هوش هیجانی مستمر بوده و برای کسب بالاترین حد توانایی‌ها و قابلیت‌ها ظرفیت دارد.

تاثیر در کار

مفاهیم احساسی:

موفقیت و رضایت افراد در زندگی، ناشی از اعمالشان در کار و زندگی شخصی است. افراد با توانایی خودشکوفایی بالا (خودساخته) به دلیل آنکه راهی برای شناخت توانایی‌ها و استعدادهایشان پیدا کرده‌اند، پس احتمالاً تجربه لذت بخش قرارگرفتن پتانسیلشان در مسیر صحیح را درک نموده‌اند. به همین دلیل به راحتی می‌توانند در مواقعی که می‌دانند اهداف بزرگتری در پس کارهای آن‌ها وجود دارد، عقب نشینی کنند.

پیامد های اجتماعی رفتاری:

از لحاظ رفتاری، افراد خودساخته همیشه بر اساس توانایی‌ها و استعدادهایشان به کمک بازخورد گرفتن از فعالیت‌های روزمره که برای رسیدن به اهداف اصلیشان که طرح ریزی شده‌اند، به طور پیوسته پیشرفت می‌کنند. اشتیاق آن‌ها برای خروج از روزمرگی باعث می‌شود به دنبال چالش‌های جدید و فعالیت‌هایی که منجر به تحریک حس حل مسئله می‌شود، باشند. همانطور که خودباوری یک ابرقدرت محسوب می‌شود، اطرافیان نیز از آن‌ها توقع دارند جواب سوال‌های مختلف را بدانند. در زمانی که رهبری جمعی را بر عهده دارند، با پرسیدن سوالات موثر، که دارای بازخورد مناسبی هستند، باید سعی ‌کنند ایده‌های متفاوت را به اشتراک بگذارند تا بتوانند بازخوردها و همراهی‌های بیشتری را کسب نمایند.

۵-۱) استقلال - Independence

استقلال

٪۹۰ خوب

استقلال به معنای توانمندی هدایت خود، کنترل افکار و عمل و عدم وابستگی عاطفی به محرک‌های خارجی می‌باشد. افراد مستقل در برنامه‌ریزی‌ها و تصمیم‌گیری‌های مهم خود فقط به خودشان اتکا دارند. البته این به آن معنا نیست که از دیگران مشورت نگیرند، اما مشورت کردن آنها نشانه ضعفشان نیست. استقلال کاملاً وابسته به نیروی درونی هر فرد و میزان اعتماد به نفسشان وابسته است، بدون آنکه اسیر آنها شوند.

تاثیر در کار

مفاهیم احساسی:

گرایش افراد با توانایی استقلال بالا، به گونه‌ای است که علاقه دارند تصمیم‌ها و اعمالشان به گونه‌ای باشد که نشانگر میزان توان آن‌ها در درک مفاهیم احساسیشان است. توان استقلال آن‌ها به گونه‌ای است که در بیان احساسشان آزادانه عمل می‌کنند و نیازی به اطمینان خاطر و یا اجماع نظر گروهی بر روی آنچه که حس می‌کنند، ندارند. باید به یاد داشته باشند نیازی نیست همیشه به تنهایی به کارهایشان برسند و می‌توانند در مواقع لزوم، از کمک سایرین بهره جویند. در این صورت دیگر مغرور و یا بیگانه به نظر نمی‌آیید.

پیامد های اجتماعی رفتاری:

میزان استقلال آن‌ها نشان می‌دهد در تصمیم‌ها خود به ندرت به دیگران وابسته هستند. به دلیل خودمحور بودنشان، آن‌ها می‌توانند شرایط و موقعیت‌ها را به تنهایی سنجیده، و بررسی نمایند، در این صورت آن‌ها بدون نیاز به تایید دیگران، در کسری از ثانیه تصمیم‌گیری کرده و وارد فاز عملیاتی می‌شوند. این رویکرد مستقل، نشانگر دارا بودن ابتکار عمل در آن‌ها است و خودمختار بودنشان اجازه می‌دهد در شرایط محدود نیز مسئولیت تمام اقدامات را برعهده گیرند. به خاطر استقلال بالایی که دارند، باید مراقب باشند که احساسات و نظرات افراد دیگر تیم را نادیده نگیرند و به دقت مراقب زمان‌هایی که اغلب بجای ساختن یک ائتلاف، از مسیر خود دور می‌شوند، باشند.

۲) مهارت‌های درک دیگران - Intrapersonal Skills

مهارت‌های درک دیگران

٪۹۴ عالی

این مهارت شامل روابط با دیگران و آگاهی از احساسات آنان، حفظ روابط دو طرفه، آگاهی از رفتارهای هیجانی آنها، همدلی، مسئولیت پذیری و ایجاد رضایت دوجانبه از روابط بین افراد می‌باشد.

۱-۲) همدلی - Empathy

همدلی

٪۸۷ خوب

همدلی یعنی توانایی درک و حمایت از احساسات دیگران و فهم آنکه آنها چرا و چگونه چیزی را احساس می‌کنند. افراد همدل به نگرانی‌ها و علایق دیگران توجه نشان می‌دهند.

تاثیر در کار

مفاهیم احساسی:

افراد با ویژگی همدلی بالا، به طور کلی نسبت به سایرین درک بهتری از مسائل دارند، اکثر مواقع احترام و حساسیت خاصی برای دیگران از خود نشان می‌دهند. همدلی زیاد البته مانند یک چاقو دو لبه است. همدل بودن باعث می‌شود دیگران بهتر به آن‌ها اعتماد کنند و مشکلاتشان را بازگو نمایند تا به تناسب نصیحتی به آنها می‌کنند. اما این موضوع ممکن است آن‌ها را به درون مشکلات دیگران کشیده و از آن‌ها یک قربانی سازد.

پیامد های اجتماعی رفتاری:

میزان همدلی آن‌ها به گونه‌ای است که در اکثر جهت‌گیری‌های شغلی، خواه در زمان تصمیم گیری باشد، یا در زمان حل تعارضات و یا ایجاد تغییرات، مطابق مهمترین علایق سایرین عمل می‌کنند. به دلیل اینکه به شکل مدام مشغول پایش احساسات افراد دیگر هستند، به خوبی می‌توانند افق حسی تیم را بخوانند و به خوبی می‌دانند پس از بیان هر حرفی اعضای تیم چه واکنشی به تصمیم آن‌ها خواهند داشت. ممکن است آن‌ها بخواهند با همدلی فراوان، از احساست دیگران با خبر شوند و به این صورت از گرفتن تصمیم‌های سخت و رفتار پیشگیرانه اجتناب کنند.

۲-۲) روابط با دیگران - Intrapersonal Relationships

روابط با دیگران

٪۹۷ عالی

توانایی برقراری ارتباط با دیگران و حفظ این ارتباط و صمیمیت به وجود آوردن در آن از ویژگی‌های افراد دارای توانایی برقراری روابط بین فردی می‌باشد. این نوع از روابط شامل رضایت متقابل و لذت بخش است. در این نوع از روابط خواسته‌ها و تمایلات تماما مثبت بوده و طرفین از برقراری ارتباط دارای حس رضایت هستند.

تاثیر در کار

مفاهیم احساسی:

برای افرادی با توانایی ارتباطی بالا، روابط بخش اساسی زندگی هستند و آن‌ها به شدت به دنبال روابط موثر هستند. یکی از اثرات این رویکرد این است که می‌توانند احساسات و یا مواردی را که در یک تصمیم‌گیری منجر به درگیری شوند را مخفی کنند. در همدلی نمره بهتری از قاطعیت می‌گیرند، به همین دلیل ممکن است در مواردی رابطه آن‌ها با دیگران، به دلیل مخفی کردن افکار و احساسشان دچار رنجش گردد.

پیامد های اجتماعی رفتاری:

این افراد نقش فعالی در ایجاد و هدایت روابط حرفه‌ای خود دارند. آن‌‌ها اغلب به عنوان یک واسط و کسی که می‌داند چه کسی چه کاری کرده، چه کسی چه کاری را باید انجام دهد، چه کسی چه چیزی می‌داند و چه کسی چه چیزی باید بداند، شناخته می‌شوند. هماهنگی، حفظ ارتباط و وجود اعتماد به نفس مهمترین اولویت‌های آن‌ها در کارشان می‌باشد. به میزانی که مشغول ساختن روابط حرفه‌ای خود هستند باید چارچوب‌های آن را نیز تعیین کنند. عدم درک صحیح از اینکه مشغول اختصاص دادن زمان‌های بیشتر و بیشتری به همکارانشان هستند و متعاقب آن زمان کمتری را به پروژه‌ها اختصاص می‌دهند، در خصوص عملکرد شغلی‌شان گران تمام خواهد شد.

۳-۲) مسئولیت پذیری - Social Responsibility

مسئولیت پذیری

٪۹۷ عالی

مسئولیت پذیری اجتماعی به معنای یک عضو فعال بودن در گروه‌های اجتماعی و داشتن همکاری سازنده و موثر با این گروه‌ها می‌باشد. چنین افرادی دارای وجدان و حساسیت بالایی در روابط اجتماعیشان هستند و حتی در صورت سود نبردن از این روابط همچنان حس مثبت و سازندگی خود را حفظ می‌کنند. افرادی که این نوع نگرش را ندارند ممکن است در روابط اجتماعی خود موجب آزار دیگران و یا فعالیت‌های ضد اجتماعی شوند.

تاثیر در کار

مفاهیم احساسی:

افراد با مسئولیت‌پذیری اجتماعی بالا، می‌توانند احساسات خود را در محدوده چشم اندازشان نگه دارند، و مشکلاتی که دیگران با آن رو به رو هستند را به شکل خوبی ببینند. به دلیل اینکه آن‌ها گستره بزرگی از فعالیت‌ها را انجام می‌دهند، احساسات آن‌ها، به یک منبع وابسته نیستند. به عنوان مثال اگر لازم باشد در یک نقطه عقب نشینی کنند، نقطه دیگری را برای پیشروی و تسکین بر می‌گزینند.

پیامد های اجتماعی رفتاری:

به طور کلی عضوی سازنده و مشارکت کننده، که در راستای حمایت از منابع عمل می‌کند، هستند. خیلی عجیب نیست که فردی با این میزان از مسئولیت پذیری اجتماعی را در کارها و رهبری گروه‌های مختلف در درون سازمان یا بیرون سازمان کاری ببینیم. یکی از مشکلات این میزان مشارکت اجتماعی، تاثیرات آن بر کیفیت کار و زندگی آن‌ها می‌باشد. باید حواسشان باشد که کمک به دیگران، راه فرار از حل مشکلات شخصیشان نیست.

۳) سازگاری، مدیریت و انطباق پذیری - Adaptability

سازگاری، مدیریت و انطباق پذیری

٪۸۸ خوب

این توانایی شامل توانایی حل مسئله، انعطاف پذیری، کنترل و تنظیم هیجانات، پاسخ گویی موثر به محرک‌های بیرونی و مدیریت و کنترل احساسات می‌باشد.

۱-۳) حل مسئله - Problem Solving

حل مسئله

٪۸۴ متوسط

توانایی حل مسئله شامل شناسایی و تعریف مشکلات و انجام راه‌حل‌های بالقوه و موثر برای پاسخ دهی به آنها است. حل مسئله ماهیتاً چند مرحله‌ای بوده و شامل این موارد می‌باشد:

الف) درک وجود یک مشکل و داشتن انگیزه کافی برای مقابله با آن

ب) تعریف حدود مشکل با توجه به شناخت بدست آمده از آن

ج) تصمیم گیری و انجام یکی از راه حل‌های حل مسئله، همراه با بررسی دلایل موفقیت یا عدم موفقیت هر راه حل. حل مسئله ارتباط نزدیکی با حس وظیفه شناسی دارد.

تاثیر در کار

مفاهیم احساسی:

افراد با قابلیت حل مسأله بالا، می‌توانند در حالی که تمرکز خود را حفظ نموده‌اند جواب مشکلات مختلفی را پیدا کنند. با این وجود باید مواظب باشند که در تصمیم‌گیری‌ها، زیاد از احساس دور نشوند، زیرا ممکن است از اصل موضوع فاصله بگیرند. آن‌ها می‌خواهند در گرفتن تصمیم‌ها اینطور به نظر برسند که احساسات خود را وسط گذاشته‌اند، با این حال اجازه نمی‌دهند احساسات، آن‌ها را از گرفتن تصمیم اصلی دور کند.

پیامد های اجتماعی رفتاری:

اکثر استراتژی‌های حل مسئله آن‌ها موثر هستند، به ویژه زمانی که احساسات خود را در آن دخیل می‌کنند. سطح آگاهی، پافشاری و قاطعیت آن‌ها بیانگر میزان درکشان از اینکه نقش احساس در حل مشکلات چه می‌باشد، است. اگر چه به ندرت اجازه می‌دهند احساسشان، توان حل مشکلات را تحت تاثیر قرار دهد، زمانی که جوابی را برای مشکلی نیابند، ریسک بیش از اندازه قاطع بودن را می‌کنند و یا با کنار گذاشتن احساس خود، تصمیم‌های سرد و بی‌روح می‌گیرند.

۲-۳) واقعیت آزمایی - Reality Testing

واقعیت آزمایی

٪۹۰ خوب

واقعیت آزمایی یعنی تطبیق میان تجربیات و عینیات. سنجش میزان انطباق آنچه که فرد تجربه کرده و آنچه که واقعاً وجود دارد. واقعیت آزمایی دارای چند مرحله است: درک موقعیت فعلی، تلاش برای فهم امور به طور صحیح و تجربه رویدادها بدون خیال‌بافی و اغراق در آنچه که رخ داده است. واقعیت آزمایی درک صحیح از موقعیت جدید می‌باشد.

تاثیر در کار

مفاهیم احساسی:

افراد با قدرت واقع‌گرایی بالا، نوع نگرش آن‌ها به مسائل به شکل عینی باعث می‌شود همه چیز را سیاه یا سفید ببینند، خواه درست باشد و خواه نادرست. با این حال هیچ طیف خاکستری برای آن‌ها وجود ندارد. این موضوع در مورد احساسات آن‌ها نیز صادق است. به طور مثال وقتی افراد از یک رویداد احساساتی می‌شوند، در حالت عادی باقی می‌مانند، زیرا اعتقاد دارند احساسات مانع دیدن اصل موضوع، می‌شود.

پیامد های اجتماعی رفتاری:

ثبات، واقع‌گرایی و واقع‌بینی بخش‌های اساسی تئوری مدیریتی آن‌ها می‌باشد. از برنامه‌ریزی اقتصادی پنج ساله با پیشبینی تغییرات اقتصادی پیش‌ رو، تا برنامه ریزی تولیدات روزانه، همه چیز در همین چهارچوب قرار دارد. به دلیل اینکه شرایط را دقیقا همانطور که هستند (حتی اگر برخلاف میل آن‌ها باشد) می‌بینند، اعضا تیمشان ترجیح می‌دهند در زمان اتخاذ تصمیم‌های سخت و تعیین اهداف به سراغ آن‌ها بیایند. در نتیجه همیشه مشغول طراحی و پیشبرد اهداف به سمت کسب نتیجه مطلوب هستند. آن‌ها باید مراقب باشند واقع‌گرایی مانع از حضور خلاقیت در تعیین و رسیدن به اهدافشان نشود.

۳-۳) انعطاف پذیری - Flexibility

انعطاف پذیری

٪۹۰ خوب

به توانایی تطبیق دادن احساسات و عواطف، افکار و رفتار با موقعیت‌های متغیر زندگی انعطاف پذیری می‌گویند. این بعد از توانایی کلی فرد به سازگاری اون با شرایط غیر قابل پیشبینی و پویا باز میگردد. این گونه افراد بسیار فعال بوده و از همیاری و همدلی بدور از تعصبات هیچگاه مضایقه نمی‌کنند.

تاثیر در کار

مفاهیم احساسی:

افراد بسیار منعطف، به راحتی با شرایط کنار می‌آیند، چه این موضوع یک تغییر در برنامه ریزی باشد و چه تعیین یک استراتژی جدید برای تیم. به دلیل همین روحیه منعطف، در امور کاری، از لحاظ احساسی، خود را درگیر نمی‌کنند، زیرا تصور می‌کنند هر لحظه ممکن است رابطه کاری قطع شود. آن‌ها باید دقت کنند که زیاد منعطف بودن موجب دور شدن تلاش‌های آن‌ها از اصل ماجرا، می‌شود.

پیامد های اجتماعی رفتاری:

اغلب تغییرات را قبول کرده و تغییرات باعث شکوفا شدنشان می‌شود. منعطف بودن با توجه به پویایی محیط‌های کاری امروزی یک امتیاز مثبت است و به همین دلیل به خوبی با تغییرات محیط کاری وفق پیدا می‌کنند. ممکن است به عنوان رهبر تغییرات، دیده شوند، کسی که با تغییرات به خوبی برخورد می‌کند و بسیار هوشمندانه‌تر از رقبایش، در این موضوع عمل می‌کند. باید حواسشان باشد که تغییرات مثبت و فکر شده همیشه مورد نیاز هستند و از آنها استقبال صورت می‌گیرد، و در این فرآیند فقط کسانی که به اندازه آن‌ها منعطف نیستند، ساز مخالف خواهند زد. ممکن است گاهی برای دست به تغییر زدن، نیازمند تغییر استراتژی خود باشند تا کسانی که با تغییرات، احساسی برخورد می‌کنند هم بتوانند با آن‌ها همراهی کنند.

۴) مدیریت استرس و هیجان - Stress Management

مدیریت استرس و هیجان

٪۷۷ متوسط

توانایی تحمل استرس و عوامل تاثیرگذار خارجی و همچنین مقاومت در برابر وقایع نامطلوب در این دسته قرار می‌گیرد.

۱-۴) تحمل استرس - Stress Tolerance

تحمل استرس

٪۷۴ متوسط

توانایی استقامت در برابر رخدادها و موقعیت‌های استرس‌زا بدون توقف از طریق سازگاری با آن موقعیت و فائق شدن بر آن چالش توانایی تحمل استرس نام دارد. این توانایی بر چند جنبه استوار است:

الف) قابلیت انتخاب روش‌هایی برای سازگاری با استرس

ب) تمایل توام با خوشبینی به تجارب جدید و تمایل به داشتن توانایی غلبه بر آن

ج) احساس درونی شخص مبنی بر توانایی کنترل موقعیت استرس‌زا

این بعد از توانایی‌های فردی به «قدرت من» و «مقابله مثبت» گفته می‌شود و اضطراب درست زمانی به وجود می‌آید که این جنبه از هوش هیجانی درست عمل نکند.

تاثیر در کار

مفاهیم احساسی:

افراد با قابلیت مدیریت استرس بالا، به خوبی با استرس کنار می‌آیند. در حالی که در ذهنشان این نجوا وجود دارد "من می‌توانم با هر چیزی کنار بیایم". ممکن است زمانی که غرق در کار هستند نکات ظریف احساسی را از یاد ببرند و این موضوع اغلب در مشاغل پر استرس منجر به فرسودگی و خستگی از کار می‌شود.

پیامد های اجتماعی رفتاری:

توانایی تاب آوری آن‌ها در مواقع استرس‌زا الهام بخش همکارانشان در این مواقع است. توانایی آن‌ها در کنار آمدن با چالش‌ها، از آن‌ها یک پیشرو در تغییرات، که آرام و متمرکز است، می‌سازد. افراد آن‌ها را فردی واقع بین در نظر دارند، کسی که به ندرت کنترل اوضاع از دستش خارج می‌شود و یا احساساتش مانع از پیشروی وی در امور می‌شود. البته باید بدانند توقع رفتار مشابه داشتن از تیم و گزارش‌ها در زمان وقوع استرس‌ها در صورتی که دیگران به اندازه آن‌ها واقع‌بین نباشند، منجر به این می‌شود که به آن‌ها به عنوان فردی خشک، سرد، غیر منطقی و حتی غیر واقع‌بین نگاه کنند.

۲-۴) کنترل محرک خارجی - Impulse Control

کنترل محرک خارجی

٪۸۰ متوسط

کنترل محرک‌های خارجی توانایی مقاومت یا به تعویق انداختن اثرات یک ضربه از سوی محرک‌های خارجی می‌باشد. این توانایی شامل قبول کردن ضربات این محرک‌ها، خودداری از ابراز خشم منفی، تحمل ناکامی و یاس حاصل از این برخورد و کنترل مشکلات و رفتارهای پرخاشگرانه می‌باشد.

تاثیر در کار

مفاهیم احساسی:

افرادی که می‌توانند محرک‌های خارجی را به خوبی کنترل کنند، تند تند به سراغ احساساتشان می‌روند، از آن یاد می‌گیرند و بر اساس دانشی که از این احساس آموخته‌اند، عمل می‌کنند. این استفاده حساب شده از احساسات، نشان می‌دهد که آن‌ها زمان زیادی را صرف شناخت احساسشان کرده‌اند و می‌توانند براساس آن عکس‌العمل لازم مناسب را تشخیص دهند.

پیامد های اجتماعی رفتاری:

توانایی متمرکز ماندن و به تعویق انداختن وسوسه‌ها و اجتناب از تصمیم‌گیری‌های عجولانه، پیامد شغلی و حرفه‌ای بسیار خوبی برایشان دارد. رهبری امور نیازمند انعطاف پذیری در عین حفظ تمرکز، و برنامه‌ریزی برای اتخاذ تصمیم‌های صحیح است. از آنجا که پیش از صحبت کردن تمام جوانب را در نظر می‌گیرند، موقعیت آن‌ها در مقام رهبری یک تیم، همیشه قابل احترام است. افراد تصمیم‌ها و رفتار آن‌ها را قابل پیشبینی و محاسبه می‌پندارند، اگرچه این موضوع در اکثر محیط‌های کاری ضروری است، اما این، نباید به معنای پیروی نکردن از غرایزشان باشد.

۵) خلق عمومی و تاثیرگذاری اجتماعی - General Mood

خلق عمومی و تاثیرگذاری اجتماعی

٪۸۹ خوب

این مهارت شامل توانایی ایجاد احساسات مثبت در زمینه‌های اجتماعی و شاد کردن خود و دیگران می‌باشد. همچنین خوش‌بینی و نگرش مثبت بر جنبه‌های مختلف زندگی نیز شامل این مهارت است.

۱-۵) شادکامی - Happiness

شادکامی

٪۹۷ عالی

شادکامی یعنی از زندگی خود و دیگران لذت بردن. این بعد از احساسات با شادی و نشاط کلی و عمومی در ارتباط است.

شادکامی یکی از جنبه‌های موثر در نمره کلی هوش هیجانی بوده و عملکرد کلی آن را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

شخصی که در این توانایی دارای ضعف باشد ممکن است دارای نشانه‌های بروز افسردگی از قبیل نگرانی، عدم اطمینان به آینده، احساس گناه، نارضایتی از زندگی شخصی و حرفه‌ای و در موارد حادتر میل و فکر خودکشی داشتن، باشد.

تاثیر در کار

مفاهیم احساسی:

افراد خوشبخت تلاش می‌کنند با انجام کارهایی باعث شادی دیگران شوند. تقسیم شادی به خودی خود مسرت‌بخش است و به حفظ مثبت‌اندیشی کمک می‌کند. تحقیقات نشان می‌دهد مهربانی به دیگران باعث افزایش حس خوشبختی در خود فرد می‌شود. تمرکز بر روی مسائل مهم و وسواس نداشتن در مورد مشکلات ناچیز و پیش پا افتاده مختص افراد خوشبخت است. فرقی نمی‌کند موفقیت منحصر به آنان باشد یا دیگران، افراد خوشبخت در هر صورت از این اتفاقات به وجد می‌آیند.

پیامد های اجتماعی رفتاری:

افراد موفق و شاد با تمام وجود اشتیاق، علاقه، هدف‌ها و ارزش‌های‌شان را دنبال می‌کنند و هرگز از موانع و ریسک کردن نمی‌ترسند. شادترین و موفق‌ترین افراد، مشتاقِ کارکردن در مشکلات و سختی‌ها هستند. آنها وقتی تصمیم به انجام چالش‌های تازه می‌گیرند، تا آخرین مرحله را در نظر مجسم می‌کنند و تا رسیدن به هدف دست از تلاش برنمی‌دارند. این افراد اشتباه می‌کنند و از آن درس می‌گیرند. فاجعه نیست اگر گاهی اوقات احمق به نظر برسید. ذهن خود را برای اشتباه کردن و تجربه‌ی چالش‌های بزرگ آماده کنید. اگر شادی شما در گرو مقایسه‌ی خودتان با دیگران باشد، خوشحالی‌تان دیگر کاملا متعلق به خودتان نخواهد بود. افراد موفق وقتی در مورد کاری که انجام داده‌اند احساس خوبی دارند، اجازه نمی‌دهند افکار یا اعمال هیچ‌کس آنها را تحت تأثیر قرار دهد. غیرممکن است که ما به عنوان موجودات اجتماعی نسبت به نظرات دیگران هیچ عکس‌العملی نداشته باشیم؛ ولی باید بدانیم که هرگز آن‌قدر که دیگران می‌گویند خوب یا بد نیستیم. پس بهتر است همیشه با دیده‌ی شک و تردید به نظرات دیگران بنگریم.

۲-۵) خوش بینی - Optimism

خوش بینی

٪۸۰ متوسط

خوش‌بینی یعنی توانایی دیدن طرف روشن‌تر زندگی و حفظ دید مثبت در سراسر آن، حتی زمانی که با یک بدشناسی مواجه می‌شویم. خوش‌بینی نشان دهنده امید به زندگی و دارا بودن رویکرد مثبت به آن است.

تاثیر در کار

مفاهیم احساسی:

افراد به شدت خوشبین، احساست مثبت را می‌بینند اما احساسات منفی را نادیده می‌انگارند. آنها دنیا را با عینک خوشبینی مشاهده و هیچ چیز منفی را نمی‌بینند. در نتیجه ممکن است اطلاعات مهمی را که همراه با حس ترس، خشم و یا انزجار، به دست می‌آید را نادیده بگیرند.

پیامد های اجتماعی رفتاری:

آن‌ها احتمالا موقعیت‌ها و فرصت‌هایی را می‌بینند که دیگران به دلیل سختی، زمانگیر بودن و یا خارج از سطح دسترسی فعلی تیم بودن، آنها را نادیده می‌انگارند. این نگاه مثبت کمک می‌کند تا بتوانند با مذاکره با دیگران و بحث و تبادل نظر با ایشان هدف‌ها را به خوبی تعیین نموده و با بیشترین توان خودشان و دیگران، به سمت هدف حرکت کنند. تیم در شرایط مثبت به آن‌ها اتکا دارد، اما اگر این مثبت‌نگری فراتر از توانمندی‌های سازمانشان باشد، موضوعی خطرناک و با ریسک بالا محسوب می‌شود.