سوالات مصاحبه استخدامی بانک قرض الحسنه رسالت سری اول

سوالات مصاحبه استخدامی بانک قرض الحسنه رسالت سری اول

حسن : سلام من دیروز رفتم واسه مصاحبه اول ک حدودا ۱۵ نفر بودیم ۳ نفر واسه مصاحبه اومده بودن یکیشون مدیر کل استان بود یکی معاونش ویکی هم مسئول حقوقی بانک بود ۳ نفر میرفتیم داخل اول کامل چندتا سوال از کفر اول میپرسید بد ک مصاحبش تموم میشد ازش تشکر و خدافظی میکردن بد از نفر دوم مصاحبه میشد آخرم نفر سوم
سوال اول ک میپرسن میگن بیوگرافیتو تو ۱ دقیقه بگو خیلی خونسرد باید جواب بدی سرتو پائین نباید بندازی تو چشماشون باید نگاه کنی
سوال دومش این بود مشتری مداری ینی چی؟
سوال سومش خیلی چالشی بود میگه یکی از نقاط ضعفتو بگی مثلا بگی حواس پرتم میگه پس اشتباه زیاد انجام میدی و خیلی بد میشه بنظرم بگی کم حرفم شاید بهتر باشه.
سوال سوم پرسید از بانک رسالت چی میدونی
من ک اصلا خوب جواب ندادم و رد شدم
ایشالله دوستان موفق باشن.

یه نفر : سلام. بنده دیروز رفتم سعادت آباد مصاحبه دوم. حدود ۱۰ نفر بودیم. قبل از اینکه مصاحبه شروع یشه یکی از کارمندانشون که در جریان بود توضیحاتی بهمون داد.
گفت ما ۴۵۰ نفر رو تو مصاحبه اول شرکت دادیم و از این بین یک سوم اونا رو برای مرحله دوم دعوت کردیم. گفت کسانی که مثلاً معافبت پزشکی داشتن رو رد کردیم. گفت اگه همتون قبول بشین بهتون احتیاج داریم. گفت اگر امروز قبول بشین تا یکشنبه بهتون زنگ میزنیم برای تشکیل پرونده و کلاس و شروع به کار.
وقتی اولین نفر رو صدا زدن اون بنده خدا از ترسش نرفت داخل و من که دلم میخواست زودتر کارم انجام بشه رفتم داخل اتاق.. دو تا کارشناس با یکی از مدیراشون از من مصاحبه میگرفتن. این مرحله برای من حدود نیم ساعت طول کشید. خیلی جزیی میپرسن.
اولی درباره خانواده ام و سوابق کاربم پرسید.
نفر دوم که از معدل من خیلی تعجب کرده بود درباره ابنکه چطوری درس میخوندم و آرزوهام برای آینده چیه ازم پرسید.( بنده به لطف خدا معدلم ۱۹.۳۴ از دانشگاه آزاد تهران… است).
من خداروشکر خیلی مسلط بودم و صادقانه اون چیزی که واقعاً هستم رو گفتم. در عین احترامی که تو حرفام بود ولی طوری صحبت کردم که بفهمن شخصیت مستقلی دارم و به خاطر یه جایگاه شغلی فیلم بازی نمیکنم. تو چشماشون نگاه میکردم و همه سوالاتشون رو خداروشکر جواب دادم. سوال تخصصی نپیرسیدن. مدیرشون یکم درباره شرایط کاری بانک توضیح داد.
راستش رو بخواید من با توجه به اطلاعاتی که بدست آوردم اگر برای کاری ستادی من رو بخوان شاید برم ولی اگر شعبه باشه نمیرم.
برای همتون آرزوی موفقیت میکنم. من زیاد مصاحبه رفتم بهتون توصیه میکنم فقط توکلتون به خدا باشه فقط از خدا چیزی رو بخواید و پیش کسی سر خم نکنید.

hamid : اقا من امروز رفتم مصاحبه تا جایی که من بودم ۶-۷ نفر بودیم! من نفر اول لیست بودم! لیست تقریبا ۳۰-۴۰ نفری داشتن! دادن یه ۳ برگ مشخصاتو ادرسو تحصیلاتو پر کردیم! بعد گفتن بشین! نسشستیم برامون ابمیوه و ویفر اوردن! بعدش صدا کردن رفتیم مصاحبه ۴ نفر بودن! گفتن یه بیوگرافی از خودت بگو! بعد گفتن دوستداری کارمند بانک بشی! مرجع تقلیدت کیه؟ نماز مغرب تو مسافرت چجوری خونده میشه؟ گفت عدد صد و بیست وچهار میلیارد و هشت رو بنویس! بهد گفت روز چهارشنبه داریم ۴ رومین روز از هفته چی میشه؟ بعد گفتن رییس بانک مرکزی کیه؟ چجور یانتخاب میشه؟بعد گفتن خداحافظ بهت زنگ میزنیم!

ac : نحوه نشستنشون طوری بود که بایستی سرت رو ۱۸۰ درجه بچرخونی تا بتونی با اونا ارتباط چشمی داشته باشی بیشتر دنبال میزان صداقت بودن و اینکه آیا فرد از اعتماد به نفس کافی برخورداره؟، استرس داره یا نه؟، نحوه پاسخ دادن به سوالات در اندازه یک متصدی بانک هست؟ از نظر آراستگی ظاهری به چه شکله؟و کلاً سوالات برای تحلیل فرد از نظر روانشناسانه بود دنبال این نبودن یه سوال بپرسن ببینن تو درست میگی یا غلط مثلاً پرسیدن اوقات فراغتت رو الآن چطور میگذرونی؟ دوران دبیرستان چطور می گذروندی؟ و بیشتر دنبال این هستن که از بین حرف های خودتون سوال بیرون بکشن برای من مصاحبه دوم راحت تر بود تا مصاحبه اول.
من جاهای دیگه مصاحبه دادم(ارگان های دولتی) ولی اینجا اولین جایی بود که گیر دادن چرا بسیجی نیستی؟ بنظر من بسیجی بودن براشون مهمه از قیافه و طرز برخورد هم مشخص بود آدمای مذهبی هستن یا ریش داشتن یا ته ریش، منتها سوالات مذهبی نپرسیدن، مشکل اینجاست که تعداد خیلی زیادی دعوت میشن برای اینکه نهایتاً ۸ یا ۱۰ نفر استخدام بشه البته این تعداد که عرض کردم موثق نیست بر اساس شنیده هست، آخر سر هم اتفاق خاصی نیفتاد اونا تشکر کردن من هم تشکر کردم با چند تا از بچه ها که اومده بودن برا مصاحبه هم تماس گرفتم که اونا هم اطلاع خاصی ندارن
من از شهرستان های اطراف اصفهان هستم

ac : سلام مصاحبه اول تخصصی و روانشناسی بود من چون رشتم کامپیوتر بود در رابطه با اینا پرسید
۱- دستوری که به سیستم ip میدی؟
۲- دستور ++c در ++c کارش چیه؟
۳- رنگ بندی کلاس b رو بگو؟
۴- سیستم رو روشن می کنی پیغام please insert disk boot نمایش داده میشه علتش چیه؟
۵- با چه نرم افزارهایی کار کردی؟ میتونی برای بانک یه سایت بسازی؟
سوالات روانشناسی و مرتبط با بانک:
۱- انواع بانک؟
۲-کار قرض الحسنه رسالت چیه؟
۳- تاریخچه بانک قرض الحسنه رسالت چیه؟
۴- بانک قرض الحسنه رسالت جزء کدوم نوع از بانک ها محسوب میشه؟
۵- چند تا از بانک های تخصصی رو نام ببر؟
۶- تفاوت خدماتی که بانک های نوع دیگه میدن با خدمات بانک رسالت رو بگو؟
۷- مشتری میاد بانک پول بریزه تو حساب شما بعنوان یه متصدی چه نکاتی رو باید رعایت کنی؟
۸- تمام این نکات رو رعایت کردی حالا مثلاً ۵۰۰۰۰ تومان کمتر از مقداری که در فیش نوشته به شما داده چطور برخورد میکنی؟
۹- اسم مدیر عامل بانک رسالت چیه؟
۱۰-شروع به کار قرض الحسنه رسالت کجا بود؟کرمان
سوالات مرحله سوم:
۱- حکم میزنیم برات یه شهر دور میری یا نمیری؟
۲-حقوق اینجا کمه اداره کاری میدن مشکلی نداری؟
۳- مشکل نداری هر روز ساعت هفت صبح بانک باشی؟
مصاحبه مرحله دوم:
۱- مشکل نداری هر روز بیای سر کار یه کار تکراری بکنی؟
۲- حقوق اینجا کمه از ۷ صبح تا ۶ بعدازظهر باید سر کار باشی مشکل نداری؟
۳- شما که سابقه کار داری یه چند تا از مشکلات مربوط به کارهای اداری رو برامون بگو؟
۴- تا حالا پیش اومده عصبانی بشی؟ اگر پیش اومده چطور برخورد کردی؟
۵- عضوبسیج هستی؟ اگر بگی نه میگه چرا؟
۶-در مورد بانک قرض الحسنه رسالت چی میدونی؟
۷-وظایف یک تحویلدار چیه؟
۸-یه تحویلدار چه ویژگیهایی باید داشته باشه؟
۹- البته اینو اول از همه پرسید، در مورد خودت بگو؟
و از بین چیزایی که در مورد خودت میگی باز سوال در میاره یه سری از دوستان صداقت نداشتن که در بین سوالاتی که ازشون پرسیدن لو رفتن بکی از مصاحبه گرا اومد بیرون گفت لطفاً صادقانه جواب بدین چون اگر صادق نباشید معلوم میشه و نمره مربوط به صداقت رو نمی گیرید
اینا چیزایی بود که یادم میومد مصاحبه من شهر اصفهان بود مصاحبه گرهای مصاحبه اول از استان اصفهان بودن، مصاحبه گرهای مصاحبه دوم از تهران اومده بودن تعداد نفراتی که در مصاحبه دوم مصاحبه دادن در ۲ روز ۷۵ نفر بود که البته از این تعداد ۳۵ نفر روز جمعه اومدن و گفتن که ۴۰ هم نفر روز ۵ شنبه اومدن برای مصاحبه
موفق باشید

محمد حسین : سلام خدمت دوستان من که برا مصاحبه رفتم ۴نفربودن که هرکدام یکی برا حسابداری یکی روانشناسی یکی کامپیوتر ویکی بانکداری سوالاتی رو پرسیدند که چیز زیاد خاصی نبود و۱۵ دقیقه بیشتر طول نکشید فقط چیزی که مهمه باید خونسرد باشی و اعتماد به نقست رو ازدست ندی

سلام آقای مصطفی و بنده خدا از مشهد
مصاحبه دومتون چطور بود؟نگفتن کی اعلام نتیجه میکنن؟

مصطفی : پنج نفر بودنو در مورد سوابق و فعالتهای اجتماعی و این چیزا سوال کردن…در مورد صورت مغایرات بانکی و طرز کار بانک رسالت و چک و حسابرسی هم ازم سوال کردن از بقیه که سوال میکردم میگفتن فقط از سوابق سوال میکردن ولی از من سوال تخصصی هم زیاد پرسیدن منم در یه موردی خیلی باهاشون کلنجار رفتم…در کل بد نبود اگه پارتی بازی در کار نباشه (که بعید میدونم نباشه)قبولم چون همونجا که نشسته بودم خانومه برگه منو که بالا بود رو برد زیر دوتابرگه دیگه و اوناییکه مطمئن بودم دیرتر از من وقت مصاحبه شون بود زود تر از من رفتن داخل…..از خانمه سوال کردم که این مصاحبه هم نتیجش مثل مصاحبه قبلی دیر میاد گفت نه حداکثر دو هفته طول میکشه

بنده خدا : سلام خدمت شما
خواهش میکنم
از من هم همین سوالات اجتماعی رو پرسیدن و اینکه گفتن بانک چه کاری رو انجام میده و من هم کامل توضیح دادم و اینکه خیلی با من شوخی میکردنو میگفتن تو محیط شعب ما که انشالله قرار هستش بری باید همینطور شاد باشید منم گفتن اصن نگران این موضوع نباشین که شادی تو وجود منه , یعنی کلاً من باهاشون احساس راحتی کردم
این رو هم بگم که روی تمرکز من خیلی کار کردن و خدارو شکرت تونستم موفق بشم تو این موضوع, همشون با هم و هم زمان سوالات متفاوتی داشتن که من به تک تکشون و به صورت مجزا جواب دادم و در همین حین که سر من شلوغ بود و داشتم سوالارو جواب میدادم, یکیشون بلند شد و اومد رفت دقیقاً پشت من نشست که من بلافاصله متوجه شدمو برگشتم گفتم ببخشید پشتم به شماست و اینجا خیلی خوشحال شدنو سرشونو تکون دادن و اون بنده خدا هم رفت یکجا دیگه تشست و خندید و در اخر هم گفتن انشالله با شما تماس میگیریم تا نهایتاً دو هفته دیگه , و بعد گفت ببخشید اگر مزاحی کردیم خواستیم بیشتر از حالو هواتون بدونیمو گفت موفق باشی, من هم تشکر کردمو اومدم بیرون
کلاً با هر کس یکجور رفتار میکننو سوالات مختلفی رو میپرسیدن و من از هرکی سوال کردم گفتن که با ما خیلی خشک بودنو جدی بودن, و به من میگفتن که از تو احتمالاً خوششون اومده که باهات راحت بودن و یا حالت دوم اصن راضی نبودن :)
انشالله همگی موفق باشید و انشالله این کار به اونی که واقعاً لیاقتش رو داره برسه
برای من هم دعا کنید , من هم یک بنده خدا
سپاسگزارم

بنده خدا : سلام دوستان عزیز
همین امروز و نیم ساعت پیش از مشهد با من تماس گرفتن و گفتن بیا برای مصاحبه دوم و گفتن مدارک تحصیلی و شناسنامه و کارت ملی و مدارک دوره هایی که گذروندم رو ببرم, فردا باید برم, خیلی استرس دارم , چی میخوان بپرسن باز؟ من از مشهد هستم , ازشون پرسیدم که دیگه انشالله تمومه؟ خیلی منتظر موندیم, گفت آره انشالله بعدش دیگه باید بری برای دوره های آموزشی, به نظرتون چی میخوان بپرسن ؟ به خدا خیلی استرس دارم
درضمن یادآوری کنم دقیقاً سر همون دو هفته که قول داده بودن تماس گرفتن
مصطفی : چیز خاصی نپرسیدن….پنج نفر بودن که هر کدوم یه برگه دستشون بود و بهم نیگا میکردن و یه چیزایی مینوشتن یکشون پرسید نظرت درمورد اسم بانک چیه….کارمون سخته روزای تعطیل باید بیاین بانک یا ممکنه خارج از شهرتون به کار بگیریمتون…درمورد حقوق هم چون تو برگه نوشته بودم هر چی مدیریت صلاح بدونه ازم پرسید که اگه در حد قانون کار باشه چی منم گفتم مشکلی نداره

ببخشید شما کی برا مصاحبه اول تشریف برده بودید؟
اونجا چطور جواب دادید؟ و چی پوشیده بودید؟

بنده خدا : من روز سوم زنگ زدن بهم گفتن بیام برای مصاحبه و روز چهارم ساعت ۸ صبح اونجا بودم و بعد از پر کردن فرمی که قبلاً هم خدمتتون عرض کردم , وارد اتاق مدیر شدم و باهاشون صحبت کردم,
من کت و شلوار رسمی پوشیده بودم و کفش واکس زده و یک مقدار هم ته ریش گذاشته بودم
والا استرس بدی دارم و انتظار خبر از اونها هستم که ببینم اصلن از من خوششون اومده یا نه و اینکه بهم زنگ میزنن بازم یا نه؟ خدا کنه زنگ بزنن

یعنی خود مدیر هیچ سوالی ازت نپرسید؟پس ملاکشون برا قبولی افراد چیه؟آخه آزمون که نگرفتند تو مصاحبه هم که میگید چیز خاصی نپرسیدن پس رو چه حسابی دارن استخدام میکنن؟
راستی داداش معدلت چند بود؟؟

بنده خدا : نه والا سوال خاصی نپرسید فقط بیشتر میخواست نحوه صحبت کردن منو بدونه که چجوری هستش , و اینکه بیشتر میخواست ظاهر من رو بدونه , در مورد سوال کردن چون اینطور بانکها به صورت خصوصی هستن زیاد سخت نمیگیرن جهت سوال کردن , فقط ازم پرسید آمادگی فعالیت تو شهرهایی که تو فرم نوشیو داری یا نه و گفتم بله و گفت حقوق ما قانون کار هستش و ساعت کاریمون هم مشخص نیست, مشکلی نداری؟ که گفتم نه
مدیرش ادم خوبی به نظر میومد, از برخوردش خوشم اومد , زیاد خودش رو نمیگرفت و باهاش احساس راحتی کردم,
اینا به نظر من ملاکشون روابط عمومی و ظاهر و نوع برخورد اولیه هستش که فردا روزی که در شعب انشالله مشغول به کار شدید یه جورایی کلاس کاری شعبشون جلو ارباب رجوع حفظ بشه, وگرنه الان کدوم بانک افراد متخصص در این زمینه داره که اینا بخوان داشته باشن؟

بنده خدا : سلام دوستان عزیز, به من از بانک دیروز یعنی در تاریخ سوم تماس گرفتند و گفتند که امروز مراجعه کنم جهت مصاحبه وآدرس هم دادند و زمانی که من اونجا مراجعه کردم یک تعداد نفرات دیگه هم بودند که کلاً شاید ۹ یا ۱۰ نفری میشدیم, بعد به من گفتند فرم پر کردی قبلاً گفتم بله اما به صورت اینترنتی, و دوباره فرم پر کردم دقیقاً مثل همون فرم اینترنتی و در نهایت به اتاق مدیر رفتم و مدیر کلاً ۵ دقیقه با من صحبت نکرد اما بهم گفتش که باید تعهد بدی که ما قبلوت کردیم ۶ ماه فرصت داری تا ازدواج کنی و کمی هم باهام شوخی کرد و گفت خوشحال میشیم با شما همکاری داشته باشیم و گفت نهایتاً تا دو هفته دیگه با شما تماس میگیریم
من از نظر ظاهری با کت و شلوار رفتم و جالیبیش اینجا بود که لباسام دقیقاً شبیه لباس فرم خودشون بود اما کمی پر رنگ تر
رشتمم مهندسی تکنولوژی نرم افزار هستش و از مشهد هستم
اگر سوال دیگه ای بود بپرسید تا جایی که بتونم کمک میکنم,
از صمیم قلب تمام دوستان رو درک میکنم و خودم الان شرایطم از همه بدتره چون خیلی استرس دارم و اصلاً ثبر ندارم تا بهم خبر بدن

برای برگشت به صفحه اصلی تجربیات بانک رسالت اینجا کلیک کنید