ای استخدام: کشور نیازمند توسعه اشتغال است

بازارکار : علی ربیعی گفت: برنامه ریزی اشتغال نمی تواند توسط دولت به تنهایی انجام شود بلکه باید درفرآیندی مشارکتی وازطریق گفت و گو بین دولت، کارگران وکارفرمایان وکارآفرینان صورت گیرد. دکتر ربیعی در جشنواره ملی امتنان از کارآفرینان برتر کشور گفت : دولت و وزارت کاربه نمایندگی ازطرف دولت ، کارآفرینان و کارفرمایان رابه گفت و گو برای سیاست گذاری اشتغال به نحوی که اشتغال افزایش یابد دعوت می کند. گفت و گو باید ازطریق انجمن ها و سازمان های بخش خصوصی ودولت انجام شود . متن کامل سخنرانی بدین شرح است. چند مساله است که همواره وبالاخص درچندین ماه گذشته که مسئولیت پذیرفته ام ذهن مرا به خود مشغول کرده است . مساله اول چگونگی فراتررفتن از وضعیت فعلی همکاری دولت و دستگاه بوروکراسی ، بامردم وذینفعان تاثیرگذاراست . واقعیت این است که اگردولت ها نتوانند مشارکت مردمشان را جلب کنند وگروه های مهمی نظیرسرمایه گذاران و کارآفرینان رادرفرایند اداره کشورشان سهیم نکنند و صدای آن ها را نشنوند ، کاری از پیش نمی رود . ماعلاقه داریم که باکارآفرینان وکارفرمایان همکاری داشته باشیم ، صدای آن ها را بشنویم ودرمدیریت امورمشارکت شان دهیم . ظاهرا جامعه ماهنوز راهکارهای گفت و شنود میان دولت و گروه های موثرنظیرکارفرمایان رانیافته است . البته منظورم ازگفت و شنود ، کنارهم دورمیزنشستن ودرباره مشکلات سخن گفتن نیست . این هم می تواند مناسب نباشد ولی باید از این حدفراتررفت و ترتیباتی برای همکاری جهت حل مساله یافت . پیدا کردن راهی برای همکاری، که از اجماع برسرمسائل و راه کارهای حل آن ها ناشی می شود ، باید دراولویت ارتباطات ما باشد . مساله دیگری که می شود پیش کارفرمایان طرح کرد و انتظارپاسخ را داشت ، پرسش ازچگونگی خلق اشتغال بیشتر ، به کمک سرمایه گذاری های فعلی است . سوال این است : آیا ماهیت سرمایه گذاری و نوع مشاغلی که ایجادمی شودوانتظاری که ازکارفرماداریم ، درجامعه ای مانند جامعه ما که تعدادمیلیونی بیکار دارد،می تواند با جامعه ای که بیکاری اش زیاد نیست و درمرحله دیگری از توسعه سیر می کند یکسان باشد ؟ آیا کارآفرینی را می شود به سمت کارآفرینی هایی بابهره گیری بالا ازنیروی انسانی و با سرمایه گذاری کمترروی ماشین آلات سوق داد؟ آیا کارآفرینان ما برای این نوع سرمایه گذاری وفعالیت برنامه مشخصی دارند ؟ آیا تجربه دنیا در این خصوص حاوی درس هایی برای ماست ؟ بنده تصور می کنم تجربه کارآفرینی ما بیش از حدملهم ازدنیایی متفاوت بادنیای ماست.کشورهایی که چند صدمیلیون نفرراشاغل به کارکنند.آیا درتجربه این کشورها ، درس هایی برای جریان کارآفرینی کشورما وجود دارد ؟ موضوع مشخص بنده معطوف به سرمایه گذاری های اشتغال زا و کاربراست . مامجبوریم برای میلیون ها بیکارشغل ایجاد کنیم واگر به رویه گذشته درزمینه مراکزتولیدی سرمایه براما کم اشتغال زافعالیت کنیم ، نمی توانیم برمساله بیکاری غلبه کنیم .  ویژگی دیگری که ما پیش کارآفرینان باید به آن بپردازیم وباهم درباره آن گفت و گو کرده و به برنامه و توافقی برای عمل برسیم قرارداشتن در عصر« پسا منابع» است . عصرپسامنابع به این معناست که ما دیگرمثل گذشته دسترسی به منابع نداریم . ما به اندازه گذشته به منابع آب، خاک،هوا،جنگل و سایرمنابع که به کمک آن ها کشاورزی و شهرها را گسترش دادیم دسترسی نداریم . تخریب محیط زیست بیش از آن چه اتفاق افتاده مشکل امنیت ملی برای کشورایجاد می کند . ما دیگر به  دلارهای نفتی دهه ۱۳۸۰ دسترسی نخواهیم داشت . حداقل چشم اندازدرآمدهای نفتی این گونه است . حتی اعتماد عمومی به برنامه های توسعه نیزکاهش یافته است.  بنابراین اعتماد هم باید به مثابه یک منبع بازسازی شود . مادرعصرپسامنابع می توانیم برای استفاده از منابع دیگری برنامه ریزی کنیم . این منابع عبارتند از سرمایه های بخش خصوصی و بهره گیری از منابع تجدید پذیر. درحوزه سرمایه های بخش خصوصی باید به بخش خصوصی اعتمادکرد، شرایط مداخله بخش خصوصی دراقتصاد رافراهم نمود و اعتماد این بخش را جلب کرد . دربهره گیری ازمنابع تجدید پذیرباید گفت که مامنابع تجدیدپذیری نظیرموقعیت جغرافیایی کشور، نیروی انسانی فراوان ، انرژی های تجدید پذیر و نیروی خلاقیت وابداع گری ، منابع تجدیدپذیری هستند که باید در خدمت توسعه کشورقرارگیرند .

لطفا سوالات و نظرات خود را بیان کنید

ثبت پاسخ